ارتیستون
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, :: 19:30 ::  نويسنده : asemani

مام حسین (ع) از دیدگاه دکتر شریعتی

فرستادن به ایمیل چاپ مشاهده در قالب PDF

دكترعلى‏ شریعتى متفكر و اندیشمندى بود كه در یك دوره تاریخى، تأثیر فزاینده‏اى بر روى نهضت اسلامى گذاشت. شهید دكتر بهشتى با اشاره بدین موضوع، حق مطلب را ادا مى‏كند:

«دكتر در طول چند سال حساس، هیجان مؤثرى در جوّ اسلامى و انقلاب اسلامى به وجود آورد و در جذب نیروهاى جوان درس خوانده و پر شور و پر احساس به سوى اسلام اصیل، نقش سازنده‏اى داشت و دل‏هاى زیادى را با انقلاب اسلامى همراه كرد. این انقلاب و جامعه باید قدردان این نقش مؤثر باشد.» (1)

آثار دكتر شریعتى از فراز و فرودهاى بسیارى برخوردار است؛ برخى آثار وى همچون «اسلام‏شناسى متعهد با مخاطب‏هاى آشنا» و «تشیع علوى، تشیع صفوى» داراى ضعف‏هاى ساختارى و اساسى مى‏باشد، و برخى از آثار وى از جمله «على‏علیه السلام»، «فاطمه، فاطمه است» و «نیایش» را باید در رده كتاب هاى خوب و تأثیرگذار وى محسوب كرد.

برخى از سخنرانى‏ها و نوشته‏هاى دكتر شریعتى در مورد شهادت امام حسین علیه السلام و حادثه كربلا، از جمله آثار خوب وى به شمار مى ‏رود. در این نوشتار سعى خواهیم نمود به حدّ وسع خود، دیدگاه دكتر شریعتى را در این موارد به تصویر كشیم:

 

 

 

شهادت حسینى‏ علیه السلام‏

"شهادت حسینى كشته شدن مردى است كه خود براى كشته شدن خویش قیام كرده است... امام حسین‏علیه السلام از مقوله دیگرى است؛ او نیامده است كه دشمن را با زور شمشیر بشكند و خود پیروز شود، و بعد موفق نشده و یا در یك تصادف یا ترور توسط وحشى، كشته شده باشد. این‏ طور نیست، او در حالى كه مى ‏توانسته است در خانه‏ اش بنشیند و زنده بماند، به پا خاسته و آگاهانه به استقبال مردن شتافته و در آن لحظه، مرگ و نفى خویشتن را انتخاب كرده است... امام حسین علیه السلام یك شهید است كه حتى پیش از كشته شدن خویش به شهادت رسیده است؛ نه در گودى قتلگاه، بلكه در درون خانه خویش، از آن لحظه كه به دعوت ولید - حاكم مدینه - كه از او بیعت مطالبه مى ‏كرد، «نه» گفت، این، «نه» طرد و نفى چیزى بود كه در قبال آن، شهادت انتخاب شده است و از آن لحظه، حسین شهید است."(2)

سمبل شهادت حسینى در این تعریف، تنها سلاح پیروز است. البته شهادت حسینى شرایط ویژه خود را مى ‏طلبد. وقتى ظلم، انحطاط و انحراف همه گیر مى ‏شود و ارزش‏هاى والاى اسلامى مسخ مى‏ گردد و موعظه‏ ها بر گوش‏هاى سنگین كارگر نمى ‏افتد؛ حسین با همه دانایى به عدم توانایى خود در پیروزى ظاهرى بر دشمن، علناً به پیشواز مرگ مى‏رود و با انتخاب شهادت، بزرگترین كارى را كه مى ‏شد كرد، انجام مى ‏دهد.

ثمره شهادت امام حسین علیه السلام آگاهى و بازگشت مردم به هویّت اصیل اسلامى و زدن داغ رسوایى كُشتن فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بر پیشانى كریه حكومت یزید است.

در شهادت حسینى، وظیفه اولیه اسلامى براى یارى دین خدا، شهادت است؛ در این جا مجاهد فى‏ سبیل ‏الله با شهادت خود، دین خدا را یارى مى ‏كند. شهادت عمار یاسر نیز از این قبیل است؛ لیكن انعكاس شهادت اباعبدالله الحسین ‏علیه السلام به دلایلى گسترده و خارج از ظرف زمان است.

در شهادت حسینى، شهید با خوب مردن پیروز مى ‏شود و در شهادت حمزه ‏اى، با خوب كشتن. در شهادت حسینى، شهید با شكست ظاهرى از دشمن پیروز مى ‏شود و در شهادت حمزه ‏اى، شهید با پیروزى بر دشمن. در شهادت حسینى، وظیفه اولیه شهید، شهادت است و در شهادت حمزه‏اى، وظیفه اولیه شهید، مجاهدت و تلاش براى شكست دشمن است.


امام حسین علیه السلام

تأثیر اباعبدالله الحسین‏ علیه السلام بر روى اندیشه‏ هاى دكتر شریعتى و خلق روح حماسى و نگاه حسینى وى، در همه آثارش به وضوح دیده مى‏شود. بازتاب حماسه حسینى در جولان فكر و روحیه وى بسیار گسترده، شورانگیز و عمیق مى ‏باشد؛ به طورى كه بسیارى از جریانات سیاسى و اجتماعى و رویدادهاى تاریخى را با رویكرد به «حادثه كربلا» تحلیل و ارزیابى مى ‏كند. پرداختن به عاشوراى حسینى از منظر دكتر شریعتى بیشتر انعكاس یك قریحه قوى، احساس شورانگیز و ترجمان روح حماسى و بى‏ تاب اوست. این بخش در زوایاى مختلفى قابل مدح است، كه اختصاراً به چند مورد از آن مى ‏پردازیم:

 

 

الف) شرایط نهضت امام حسین ‏علیه السلام‏

"شكل مبارزه‏اى كه حسین انتخاب كرده، قابل فهمیدن نیست مگر این كه اوضاع و شرایطى كه حسین در آن شرایط، قیام خاصّ خودش را آغاز كرد، فهمیده بشود... اكنون حسین مسئول نگاهبانى انقلابى است كه آخرین پایگاه‏هاى مقاومتش از دست رفته است و از قدرت جدش و پدر و برادرش، یعنى حكومت اسلام و جبهه حقیقت و عدالت، یك شمشیر برایش نمانده و حتى یك سرباز! سال‏هایى است كه بنى‏ امیه همه پایگاه‏هاى اجتماعى را فتح كرده است."(3)

اسلام در این زمان، چون پوستین وارونه شده است؛ ارزش‏هاى اسلامى رنگ باخته و دین با حاكمیت افراد فاسد و غاصب، رو به انحطاط و انحراف مى ‏رود. امام حسین علیه السلام در چنین شرایطى براى اصلاح دین جدش قیام مى ‏كند؛ از یك سو، نیرویى براى تغییر وضع موجود ندارد و از دیگر سو، در سكوت خود مشعل امیدى نمى ‏بیند. بنابراین، با تنهاترین و برنده‏ترین سلاح، سلاح شهادت، به رویارویى با یزید، مظهر باطل مى ‏شتابد و با شهادت خویش بر آنها پیروز مى ‏شود.

 

این كه حسین فریاد مى ‏زند - پس از این كه همه عزیزانش را در خون مى ‏بیند و جز دشمن كینه توز و غارتگر در برابرش نمى ‏بیند - فریاد مى ‏زند كه: «آیا كسى هست كه مرا یارى كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ینصرنى؟»؛ مگر نمى ‏داند كه كسى نیست كه او را یارى كند و انتقام گیرد؟ این «سؤال»، سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش، از آینده است و از همه ماست و این سؤال، انتظار حسین را از عاشقانش بیان مى‏كند و دعوت شهادت او را به همه كسانى كه براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مى ‏نماید.

 


ب) بایستن و نتوانستن‏

"فتواى حسین این است: آرى! در نتوانستن نیز بایستن هست؛ براى او زندگى، عقیده و جهاد است. بنابراین، اگر او زنده است و به دلیل این كه زنده است، مسئولیت جهاد در راه عقیده را دارد. انسان زنده، مسئول است و نه فقط انسان توانا. و از حسین، زنده ‏تر كیست؟ در تاریخ ما، كیست كه به اندازه او حق داشته باشد كه زندگى كند؟ و شایسته باشد كه زنده بماند؟ نفس انسان بودن، آگاه بودن، ایمان داشتن، زندگى كردن، آدمى را مسئول جهاد مى‏كند و حسین مَثَلِ اعلاى انسانیت زنده، عاشق و آگاه است. توانستن یا نتوانستن، ضعف یا قدرت، تنهایى یا جمعیت، فقط شكل انجام رسالت و چگونگى تحقق مسئولیت را تعیین مى ‏كند نه وجود آن را."(4)

«بایستن» یعنى براى انجام دادن وظیفه مسئولیت دینى و شرعى، تلاش نمودن و تا حد توان براى پیشبرد آن، به تناسب زمان و شرایط، اقدام كردن. گویاترین كلام براى اداى این مفهوم، فرمایش حضرت امام‏ قدس سره است؛ ایشان در پیامى فرمودند:

"ما مأمور به اداى تكلیف و وظیفه‏ایم، نه مأمور به نتیجه."(5)

هر مسلمانى در هر شرایطى، وظیفه ‏اى دارد كه باید بدان عمل نماید؛ لیكن اقتضاى زمان، شكل انجام وظیفه را به تناسب خود، دستخوش تغییر مى ‏سازد. عمل به وظیفه در بستر زمانى خاص، «جهاد» و در شرایطى «فقه» و در برهه‏اى «پرداختن به مسایل علمى» است؛ لیكن آنچه با تحول زمان دگرگون نمى ‏شود، اصل اداى تكلیف و انجام وظیفه است.

 


ج) هنر خوب مردن‏

"او (امام حسین علیه السلام) فرزند خانواده ‏اى است كه هنر خوب مردن را در مكتب حیات، خوب آموخته است... آموزگار بزرگ شهادت اكنون برخاسته است تا به همه آنها كه جهاد را تنها در توانستن مى ‏فهمند و به همه آنها كه پیروزى بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد كه شهادت نه یك باختن، كه یك انتخاب است؛ انتخابى كه در آن، مجاهد با قربانى كردن خویش در آستانه معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مى ‏شود و حسین «وارث آدم» - كه به بنى‏آدم زیستن داد - و «وارث پیامبران بزرگ» - كه به انسان چگونه باید زیست را آموختند - اكنون آمده است تا در این روزگار به فرزندان آدم چگونه باید مردن را بیاموزند."(6)

شهادت، هنر مردان خداست؛ چنان كه خوب زیستن و خوب زندگى كردن، هنر مردان الهى مى ‏باشد. خوب مردن نیز هنرى است كه در درجه اول، شهدا آن را به ارث مى ‏برند. شهدا شمع‏ هاى فروزانى هستند كه با نثار هستى و وجود خود در محضر حق تعالى، پیروز مى ‏شوند. سیدالشهداء سمبل و الگوى خوب مردن (شهادت) در همه اعصار است. مقتدایان امام حسین علیه السلام كسانى هستند كه از مایه جان خویش در راه خدا نثار مى‏كنند و به راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت است كه هنر خوب مردن را در جان بى‏تاب انسان‏هاى عاشق، تزریق می كند.

 


د) آثار شهادت امام حسین‏ علیه السلام‏

"برخى درباره آثار شهادت حسینى تردید كردند! و آن را قیامى خوانده ‏اند كه شكست خورده است؛ شگفتا! كدام جهاد و كدام جنگِ پیروزى بوده است كه دامنه فتوحاتش در سطح جامعه در عمق اندیشه و احساس و در طول زمان و ادوار تاریخ، این همه گسترده و عمیق و بارآور باشد؟... حسین با شهادت «ید بیضاء» كرد، از خون شهیدان «دم مسیحائى» ساخت كه كور را بینا مى ‏كند و مرده را حیات مى‏بخشد... اما نه تنها در عصر خویش و در سرزمین خویش، كه «شهادت» جنگ نیست، رسالت است؛ سلاح نیست، پیام است؛ كلمه‏اى است كه با خون تلفظ مى ‏شود."(7)

تأثیر حادثه كربلا، هم در بستر زمان خود و هم در طول تاریخ، عمیق و فراگیر بوده است. نهضت‏ هایى كه با فاصله كمى با الهام ‏گیرى از قیام خونین كربلا شكفتند - مانند قیام توابین و ابومسلم خراسانى - و جان‏ هاى مردمى كه از ترنم خون‏هاى گرم شهیدان كربلا زندگى یافتند، معدود نیستند؛ انقلاب اسلامى شاهد و مثالى زنده در عصر حاضر است كه هم در شروع نهضت، پیروزى انقلاب، ثبات نظام و ادامه آن تا هم اكنون همواره زیر درخشش پرتو عشق به اباعبدالله الحسین‏ علیه السلام جریان یافته است. به راستى كدامین عشق و ایمان جوشان براى پیشبرد انقلاب اسلامى مى ‏توانست به اندازه عشق و ایمان حسینى مؤثر باشد؟


 

ه) زندگانی جاوید

"آنها كه تن به هر ذلتى مى ‏دهند تا زنده بمانند، مرده‏ هاى خاموش و پلید تاریخند و ببینید آیا كسانى كه سخاوتمندانه با حسین به قتلگاه خویش آمده ‏اند و مرگ خویش را انتخاب كرده ‏اند - در حالى كه صدها گریزگاه آبرومندانه براى ماندنشان بود و صدها توجیه شرعى و دینى براى زنده ماندن شان بود - توجیه و تأویل نكرده ‏اند و مرده‏ اند، اینها زنده هستند؟ آیا آنها كه براى ماندن‏شان تن به ذلت و پستى، رها كردن حسین و تحمل كردن یزید دادند، كدام هنوز زنده ‏اند؟ هر كس زنده بودن را فقط در یك لَشِ متحرك نمى ‏بیند، زنده بودن و شاهد بودن حسین را با همه وجودش مى ‏بیند، حس مى ‏كند و مرگ كسانى را كه به ذلت‏ها تن داده ‏اند تا زنده بمانند، مى ‏بیند."(8)

شهدا زنده ‏اند و سیدالشهداء زنده ‏ترین شهید تاریخ است. نام او، یاد او، خاطره او و داستان شگرف كربلاى او، همه و همه در طول تاریخ براى همه نسل‏ها نیروبخش، حیات آفرین، امیدزا و انقلاب گستر است. به راستى كدامین ملت را مى ‏توان سراغ گرفت كه با روح و خون حسین همگرایى كنند و به افتخار یكى از دو پیروزى نرسند؟ خون حسین، مایه حیات‏ بخشى است كه در گذر زمان بر كالبد ملت‏ها دمیده مى ‏شود و آنها را به زندگى فرا مى ‏خواند و حسین ‏علیه السلام زنده جاویدى است كه هر سال، دوباره شهید مى ‏شود و همگان را به یارى جبهه حق زمان خود، دعوت مى ‏كند.


 

و) ساعات آخر شهادت‏

"عصر عاشورا، امام حسین علیه السلام با آن دقت نظافت مى ‏كند، با آن دقت آرایش مى ‏كند، بهترین لباس‏هایش را مى ‏پوشد و بهترین عطرهایش را مى ‏زند، در اوج خون و در اوج مرگ و در اوج نابودىِ همه كسانش و در آستانه رفتن خودش، هر ساعتى كه مى ‏گذشت و شهدا هم بر هم انباشته مى‏ شدند، چهره او گلگون‏ تر و برافروخته ‏تر و قلبش بیشتر به تپش مى ‏آمد، كه مى ‏دانست فاصله حضور، اندك است؛ چه «شهادت» حضور نیز هست."(9)

حضور شایسته در محضر خدا، آرزوى سرشار از اشتیاقى است كه مردان خدا همواره براى آن، لحظه شمارى مى ‏كنند و شهادت، شایسته ‏ترین وسیله حضور در پیشگاه الهى است. آرایش با دقّت امام ‏حسین‏ علیه السلام در عصر عاشورا نیز به خاطر شایسته‏ ترین حضورى است كه یك امام مى ‏تواند در محضر الهى داشته باشد.


 

ز ) مسئولیت ما

"این كه حسین فریاد مى ‏زند - پس از این كه همه عزیزانش را در خون مى ‏بیند و جز دشمن كینه توز و غارتگر در برابرش نمى ‏بیند - فریاد مى ‏زند كه: «آیا كسى هست كه مرا یارى كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ینصرنى؟»؛ مگر نمى ‏داند كه كسى نیست كه او را یارى كند و انتقام گیرد؟ این «سؤال»، سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش، از آینده است و از همه ماست و این سؤال، انتظار حسین را از عاشقانش بیان مى‏كند و دعوت شهادت او را به همه كسانى كه براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مى ‏نماید."(10)

امام حسین‏ علیه السلام مظهر و سمبل حق است كه در همه عصرها، چون نمادى زنده و خروشان، ظهور پیدا مى ‏كند و همه كسانى را كه از پاسدارى حقیقت زمان خود طفره مى ‏روند، به یارى مى ‏طلبد و در واقع یارى طلبیدن امامِ عشق در كربلا، انعكاس موج اندیشه اسلامى براى كمك به حق در همه زمان‏ هاست. «هل من ناصر ینصرنى»، یعنى آیا كمك كننده ‏اى هست كه حق را یارى كند؟


 

حضرت زینب‏ علیها السلام‏

نمى ‏توان از كربلاى حسین نوشت و در آن، از كار بزرگ زینبى یادى نكرد؛ چرا كه حادثه كربلا با نقش مكمّل و بى ‏بدیل حضرت زینب‏ علیها السلام كامل مى ‏شود. مرحوم شریعتى در این مورد مى ‏گوید:

"رسالت پیام از امروز عصر، آغاز مى ‏شود. این رسالت بر دوش‌هاى ظریف یك زن، «زینب» - زنى كه مردانگى در ركاب او جوانمردى آموخته است و رسالت زینب دشوارتر و سنگین‏تر از رسالت برادرش. آنهایى كه گستاخى آن را دارند كه مرگ خویش را انتخاب كنند، تنها به یك انتخاب بزرگ دست زده‏اند؛ اما كار آنها كه از آن پس زنده مى‏مانند، دشوار است و سنگین. و زینب مانده است، كاروان اسیران در پى‏اش، و صف‌هاى دشمن تا افق در پیش راهش، و رسالت رساندن پیام برادر بر دوشش. وارد شهر مى‏شود، از صحنه بر مى‏گردد. آن باغ‏هاى سرخ شهادت را پشت سر گذاشته و از پیراهنش بوى گل‌هاى سرخ به مشام مى‏رسد. وارد شهر جنایت، پایتخت قدرت، پایتخت ستم و جلادى شده است؛ آرام و پیروز، سراپا افتخار؛ بر سر قدرت و قساوت، بر سر بردگان مزدور و جلادان و بردگان استعمار و استبداد فریاد مى ‏زند: «سپاس خداوند را كه این همه كرامت و این همه عزت به خاندان ما عطا كرد، افتخار نبوت، افتخار شهادت...» اگر زینب پیام كربلا را به تاریخ باز نگوید، كربلا در تاریخ مى ‏ماند."(11)

بدون شك حضور حضرت زینب ‏علیهاالسلام در كربلا به عنوان پیام رسان شهیدان، حیاتى ‏ترین عنصر در ماندگارى «حماسه حسینى» است. اگر زینب نبود، كربلا در كربلا مى‏ ماند و حماسه درخشان حسینى اسیر حصار زمان خود مى ‏شد. حضرت زینب ‏علیها السلام خود سرود حماسه ‏اى بود كه درخشید و حماسه سترگ كربلا را در همه زمان‏ها سارى و جارى ساخت.

 

یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, :: 19:23 ::  نويسنده : asemani

جملات كوتاه اما پر احساس

هرگز فراموش نخواهم کرد که برای داشتن تو

دلی را به دریا زدم

که از آب

واهمه داشت …

 

چـه سـاده
بـه اعـتبار دسـتـانـت
زمیـن خوردم !!!

چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, :: 20:3 ::  نويسنده : asemani

با باهوش ترین انسان های دنیا آشنا شوید

 

Kim Ung Yong Kim Ung Yong

عنوان باهوش ترین دنیا متعلق به Kim Ung Yonga است که در سن 4 سالگی قادر به حل مسئل ریاضی انتگرال بود این مرد کره ای رکورد گینس را با IQ 210 به نام خود ثبت کرده است. آزمایش IQ این نابغه در دانشگاه سندفورد انجام شده است. Kim Ung قادر است به زبان های آلمانی، ژاپنی، کره ای و انگلیسی صحبت کند. در ادامه علاوه بر معرفی Kim Ung با دیگر نوابغ دنیا نیز آشنا خواهید شد.

1729676_f260Kim Ung در 8 مارس 1962 متولد شد و پدر و مادر او هر دو پروفسور بودند او در سن 16 سالگی مدرک دکترای فیزیک خود را از دانشگاه Colorado StateUniversity گرفت و سپس به کره جنوبی بازگشت و تصمیم گرفت از فیزیک به مهندسی عمران تغییر رشته دهد و در نتیجه مدرک دکترای عمران را نیز کسب کرد.

Kim Ung در کودکی شروع به شعر سرایاندن کرد و نقاش بسیار خوبی نیز بود.

Kim در سن 4 سالگی به دانشگاه Hanyang University دعوت شد و شروع به یادگیری فیزیک کرد و تا سن 7 سالگی در این دانشگاه ادامه تحصیل داد. او در سال 1970 و در سن 8 ساگلی توسط NASA به امریکا دعوت شد و در دانشگاه Corodo State University مدرک دکتر گرفت. او در سال 1974 و زمانی که دانشجوی این دانشگاه بود بعنوان محقق NASA مشغول به کار شد و تا سال 1978 که به کره جنوبی بازگشت با NASA همکاری کرد.

Marilyn vos Savant

1729702_f260مانند عنوان های دیگر، هر کشوری دوست دارد عنوان باهوش ترین شخص دنیا را از آن خود کند. Mailyn vos Savant در 11 آگوست 1946 در امریکا بدنیا آمد ولی پدر و مادر او آلمانی و ایتالیایی بودند. IQ او در آزمایش های مختلف متفاوت بود و برابر با 167, 180, 195, 215 و 230 بوده است. برخی Marilyn را باهوش ترین دنیا می دانند. او عنوان باهوش ترین زن دنیا را نیز دارد.

Marilyn ستونی به نام از Marilyn بپرسید داشت و در آن به حل معماهای منطقی و ریاضی می پرداخت و به سئوالات فیزیک، فلسفه، سیاست، طبیعت انسان و علوم مختلف دیگر پاسخ می داد.

Christopher Michael Langan

Christopher Michael Langan - The American's most intelligent man یکی دیگر از برنده های احتمالی عنوان باهوش ترین دنیا، Christopher Michael Langan است. Langan در سال 1952 و در امریکا متولد شد. IQ او بین 195 تا 210 گزارش شده است. Langan تئوری خاص خود را در رابطه با ذهن و واقعیت دارد و آن را Cognitive Theoretic Model of the Universe (مدل تئوری شناختی از جهان) نام گذاری کرده است.

 

در ادامه لیست باهوش ترین مردم دنیا به ترتیب IQ جمع آوری شده است:

  • 1. William James Sidis با IQ ranging 200 تا 300
  • 2. Engineer Philip Emeagwali با IQ of 190
  • 3. World Chess Champion Garry Kasparov با IQ of 190
  • 4. Sir Isaac Newton با IQ of 190
  • 5. Francois-Marie Arouet (Voltaire) با IQ of 190
  • 6. Ludwig Wittgenstein با IQ of 190
  • 7. Leonardo da Vinci با IQ of 180
  • 8. Actor James Woods با IQ of 180
  • 9. Buonarroti Michelangelo با IQ of 180
  • 10. David Hume با IQ 180
  • 11. Prime Minister Benjamin Netanyahu با IQ of 180
  • 12. Blaise Pascal با IQ of 171
  • 13. Microsoft Founder Paul Allen با IQ of 160
  • 14. Martin Luther با IQ of 170
  • 15. Michael Faraday با IQ of 170
  • 16. Galileo Galilei با IQ of 165
  • 17. Albert Einstein با IQ of 160
  • 18. Charles Darwin with IQ of 150
  • 19. George Washington با IQ of 140

 

چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, :: 20:0 ::  نويسنده : asemani

۱۲ سال اجرای برنامه ۹۰ چقدر فردوسی‌پور را پیر کرده است؟ + تصاویر

محمدرضا راستگو گزارشکر برنامه 90 در جدیدترین مطلب وبلاگ خود نوشت:

 

: تصویر اول مربوط است به ۱۷ اسفندماه ۱۳۷۸؛ محل ضبط مسابقه تلویزیونی دانش فوتبال (در آن سال عادل فردوسی‌پور به عنوان تهیه کننده و مجری و محمدرضا راستگو به عنوان شرکت کننده در آن مسابقه تلویزیونی حضور داشتند).

تصویر سوم مربوط است به ۱۲ خردادماه ۱۳۷۸؛ محل ضبط مسابقه تلویزیونی ۱+۹ شبکه تهران (این مسابقه به تهیه کنندگی سونیا پوریامین برگزار شد که اجرای بخش ورزشی آن را عادل فردوسی‌پور برعهده داشت).

تصویر دوم و چهارم مربوط است به چند روز قبل؛ مردادماه ۱۳۹۰ در این تصاویر (تصویر ۱ و ۲؛ ۳ و ۴) شباهت‌های جالبی دیده می‌شود.



چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, :: 19:58 ::  نويسنده : asemani

تاریخ تولد و میزان تحصیلات بازیگران سینما ایران

پوریا پورسرخ : متولد۵۶ در تهران.دکترای فیزیولوژی گیاهی
لاله اسکندری : متولد ۵۱ در تهران. لیسانس گرافیک
مهناز افشار : متولد ۵۶ در تهران. دیپلم تجربی….
پژمان بازغی : متولد ۵۳ در تهران. لیسانس صنایع
عسل بدیعی : متولد ۵۶ در تهران.لیسانس تغذیه
زیبا بروفه : متولد ۵۴ در تهران. لیسانس حقوق قضایی
ماهایا پتروسیان : متولد ۴۸ در تهران. لیسانس تئاتر
پارسا پیروزفر : متولد ۵۱ در تهران. لیسانس نقاشی
هانیه توسلی : متولد ۵۸ در همدان.دانشجوی رشته نمایش نامه نویسی
هدیه تهرانی : متولد ۵۱ در تهران.دیپلم
بهناز جعفری : متولد ۵۳ در تهران. لیسانس ادبیات نمایشی
رامبد جوان : متولد ۵۰ در تهران.دیپلم
چکامه چمن ماه : متولد ۵۹ در تهران.دیپلم مجسمه سازی
لیلا حاتمی : متولد ۵۱ در تهران. تحصیل در مهندسی برق و ادبیات مدرن فرانسه را در سوییس نیمه کاره رها کرد
مجید حاجی زاده : متولد ۵۸ در تهران.تحصیل در رشته میکروبیولوژی را رها کرد و هم اکنون تئاتر می خواند
میترا حجار : متولد ۵۵ در تهران.دیپلم
امین حیایی : متولد ۴۹ در تهران. تحصیل در رشته کامپیوتر را رها کرد
شهاب حسینی : متولد ۵۲ در تهران. تحصیل در رشته روانشناسی را رها کرد
شهرام حقیقت دوست : متولد ۵۱٫ کارشناس رشته تئاتر
رضا داوود نژاد : متولد ۵۹ در تهران. تحصیل در رشته حقوق را رها کرد
سام درخشانی : متولد ۵۹ در تهران.تحصیل در رشته نمایش را رها کرد
بهرام رادان : متولد ۵۸ در تهران. لیسانس مدیریت بازرگانی
حبیب رضایی : متولد ۴۸ در مشهد. لیسانس مدیریت بیمارستان
بهاره رهنم : متولد ۵۲ در تهران.لیسانس ادبیات فارسی و حقوق قضایی.دانشجوی فوق لیسانس در رشته نمایش
مریلا زارعی : متولد ۵۳ در تهران. لیسانس مهندسی صنایع قضایی
فقیهه سلطانی : متولد ۵۳ در تهران.لیسانس ادبیات نمایشی
رامبد شکرآبی : متولد ۵۱ در تهران. دیپلم ریاضی
رضا شفیعی جم : متولد ۵۰ در تهران. لیسانس نقاشی
غزل صارمی : متولد ۵۷ در تهران.دیپلم
میلاد صدر عاملی : متولد ۶۱٫ دانشجوی رشته مهندسی نساجی
امیر حسین صدیق : متولد ۵۱ در نیشابور. دیپلم بازیگری
لادن طباطبایی : متولد ۴۹ در تهران.لیسانس بازیگری
شبنم طلوعی : متولد ۵۰ در تهران. دیپلم
پرستو صالحی : متولد ۵۶ در تهران. لیسانس
رزیتا غفاری : متولد ۵۱ در تهران. لیسانس کارگردانی سینما
شقایق فراهانی : متولد ۵۱ در تهران. لیسانس نقاشی
گلشیفته فراهانی : متولد ۶۲ در تهران. دانشجوی رشته موسیقی
نگار فروزنده : متولد ۵۷ در تهران.دیپلم
حدیث فولادوند : متولد ۵۶ در تهران.فوق دیپلم
علی قربان زاده : متولد ۵۷ در تهران.دیپلم
شبنم قلی خانی : متولد ۵۶ در تهران. فوق لیسانس رشته تئاتر
ترانه علیدوستی : متولد ۶۳ در تهران. دیپلم
مهتاب کرامتی : متولد ۵۰ در تهران. لیسانس میکروبیولوژی
نیکی کریمی : متولد ۵۰ در تهران. دیپلم تجربی
مانی کسراییان : متولد ۵۵ در شیراز. لیسانس بازیگری
باران کوثری : متولد ۶۴ در تهران. دیپلم موسیقی
کامبیز کاشفی : متولد ۵۶ در تهران. دیپلم
محمد رضا گلزار : متولد ۵۴ در تهران.لیسانس مکانیک سیالات
پوپک گلدره : متولد ۵۰ در تهران. لیسانس روانشناسی
سروش گودرزی : متولد ۵۳ در تهران. لیسانس کامپوتر
لادن مستوفی : متولد ۵۱ در شهسوار. لیسانس کارگردانی
مرجان محتشم : متولد ۴۸ در تهران، رها کرده دبیرستان
یکتا ناصر : متولد ۵۷ در تهران.لیسانس مهندسی محیط زیست
منبع : میهن روز دات کام

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد
پيوندها
  • اینجاهمه چیز درهمه
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ارتیستون و آدرس رکسونا.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 156
بازدید کل : 31974
تعداد مطالب : 43
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1