ارتیستون
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:, :: 16:13 ::  نويسنده : asemani

دنبال کسي باش که تو را به خاطر زيبايي هاي وجودت زيبا خطاب کند نه به خاطر جذابيتهاي ظاهريت

کسي که دوباره با تو تماس بگيرد حتي وقتي تلفنهايش را قطع مي کني

کسي که بيدار خواهد ماند تا سيماي تو را در هنگام خواب نظاره کند

در انتظار کسي باش که مايل باشد پيشاني تو را ببوسد[حمايتگر تو باشد]

کسي که مايل باشد حتي در زماني که درساده ترين لباس هستي تورا به دنيا نشان دهد

کسي که دست تو را در مقابل دوستانش در دست بگيرد

در انتظار کسي باش که بي وقفه به ياد توبياورد که تا چه اندازه برايش مهم هستي و نگران توست و
چه قدر خوشبخت است که تو را در کنارش دارد

در انتظار کسي باش که زماني که تو را مي بيند به دوستانش بگويد اون خودشه [همان کسي که مي خواستم]

اگر تو اين اي-ميل را باز کني بايد حتما آن را براي چند نفر بفرستي تا
باران عشق ومحبت در تمام طول زندگيت بر تو ببارد

اين زنجيره ارتباطي را قطع نکن . بگذارباران عشق ومحبت در تمام طول زندگي بر ما ببارد.

اين اي-ميل را براي هر چند نفر که مي تواني بفرست و شاهد باش که
عشق چه قدرت و جادوي عظيمي را مي تواند به همراه بياورد.

عاشق باشید

 

[ دوشنبه سی ام آبان 1390 ] [ 20:40 ] [ محمد ]

سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:, :: 15:20 ::  نويسنده : asemani

بازیگر ایرانی که بعد از 42 سال تغییر جنسیت داد‌ + عکس

  ارسال برای دوستان

http://bornanews.ir/Image/News/2011/10/83658_634550658184877803_l.jpg

چهره‌اش برای خیلی‌ها آشناست؛ خیلی‌ها هنوز نقش‌آفرینی‌اش را در فیلم‌های «سربازهای جمعه»، «تیغ‌زن»، «تسویه حساب» و «استشهادی برای خدا» به خاطر دارند. خیلی‌ها هم او را با « آناهیتا» و «سرزمین کهن» به یاد می‌آورند. چهره ارسطو نقطه مشترک این فیلم‌ها و سریال‌هاست؛ چه در روزهایی که فرزانه بود و با هویتی زنانه نقش بازی می‌کرد و چه حالا که سامان است و در قالب یک مرد در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف بازی می‌کند.

او یکی از قدیمی‌ترین بازیگران حیطه بازیگری و یکی از مشهورترین ترنسکشوال‌های کشورمان است که بعد از 42 سال تغییر جنسیت داده؛ خودش که می‌گوید: «نه چیزی برای پنهان کردن دارم و نه ترسی از حرف زدن درباره گذشته‌ام» شاهد این ادعا عکس‌های دوران فرزانگی‌اش است که در گوشه و کنار خانه‌اش دیده می‌شوند؛ عکس‌هایی که سامان آنها را دور نینداخته است.

بیشتر از 40 سال از عمرتان را در یک قالب دیگر گذراندید، شما که می‌دانستید به این جنسیت تعلق ندارید چرا این‌قدر دیر اقدام کردید؟

جایگاهم را پیدا نکرده بودم. نمی‌دانستم کجا ایستاده‌ام. شک داشتم که تی‌اس هستم یا نه؟ می‌دانستم یک مشکل اساسی وجود دارد اما باید اطمینان پیدا می‌کردم. از عواقب تغییر جنسیت و تنهایی بعد از آن هم خیلی می‌ترسیدم؛ در اصل، مهم‌ترین مشکلم همین تنهایی بود. من عاشق معاشرت کردن با دیگران هستم و دوست دارم همیشه در خانه‌ام مهمان داشته باشم. می‌ترسیدم بعد از جراحی دیگر کسی من را نپذیرد.

ترس از تنها شدن باعث شد 20 سال طول بکشد تا من تصمیم بگیرم جنسیتم را تغییر بدهم اما سال 85 دیگر مطمئن شدم که می‌خواهم این کار را انجام بدهم و اقدام کردم. همان موقع خیلی‌ها گفتند باید بازیگری را ببوسی و کنار بگذاری‌؛ گفتند کار و زندگی‌ات رو جمع کن و برو خارج اما می‌بینید که هنوز هم اینجا هستم و به کارم ادامه می‌دهم.

در تئاتر و سینما جزو قدیمی‌ها به حساب می‌آیید، نقطه آغاز بازیگری‌تان کجا بود؟

از سال 67 به شکل حرفه‌ای کارم را شروع کردم، آن روزها ساکن شاهرود بودم و همان‌جا هم کار می‌کردم. یک سال بعد گفتند خانم‌ها نمی‌توانند روی صحنه بیایند و کار کنند، ما هم برای اینکه بگوییم هنر زن و مرد ندارد، یک تئاتر به اسم «خرابه شام» کار کردیم و همه خانم‌ها با پوشیه روی صحنه رفتند.

همین جسارتی که ما بهخرج دادیم باعث شد سد روی صحنه نرفتن خانم‌ها شکسته شود و ما بتوانیم کارمان را ادامه دهیم. اواخر سال 68 برای مدتی به تهران آمدم و بعد دوباره به شاهرود برگشتم اما از سال 74 به بعد برای همیشه تهران را برای زندگی انتخاب کردم چون اینجا راحت‌تر می‌توانستم کار کنم.

اولین سریالی که خارج از قالب زنانه و در واقع با قالب اصلی‌تان بازی کردید، کدام سریال بود؟

سال 87 در یکی از برنامه‌های ویژه عید نوروز به کارگردانی سعید آقاخانی نقش یک سمسار را بازی کردم. البته آن زمان درباره بازی در سریال کمال تبریزی هم صحبت‌هایی کرده بودم، اما اولین حضورم جلوی دوربین با همان نقش سمسار بود.

بعد برای صحبت با کمال تبریزی به پشت صحنه سریالش یعنی «سرزمین کهن» رفتم و با او به گفت‌وگو نشستم. اضطراب زیادی داشتم، مدام منتظر بودم ایشان یک دنیا سوال درباره کاری که انجام داده‌ام بپرسند، اما آقای تبریزی طوری رفتار کرد که انگار نه انگار اتفاقی افتاده، خیلی راحت فقط درباره بازی در فیلمشان با هم حرف زدیم.

مسعود کیمیایی هم همین‌طور بود. من سال‌هاست ایشان را می‌شناسم؛ ایشان یکی از افرادی بود که از قبل می‌دانست قرار است تغییر جنسیت بدهم و چه مشکلی دارم. یکی از خوشبختی‌های من حضور این آدم‌ها بود که کنارم بودند و توانستم روی کمک و اطمینان قلبی‌ای که به من می‌دادند حساب کنم و برای تغییر جنسیت اقدام کنم.

ارتباطاتی که قبل از تغییر جنسیت داشتید بعد از آن هم ادامه پیدا کرد یا تغییر کردند؟

بیشتر رابطه‌هایم را بعد از جراحی هم حفظ کردم اما چند تا دوست خوب داشتم که متاسفانه آنها را دست دادم و الان فقط گاهی تلفنی با آنها در ارتباط هستم.

با چه چیزی مشکل داشتند؟ اینکه راه اصلی زندگی‌تان را انتخاب کردید و تغییر جنسیت داده بودید یا مشکل، چیز دیگری بود؟

نپذیرفتند، اصلاً موقعیتی را که داشتم نپذیرفتند. می‌گفتند این فکری که درمورد خودت می‌کنی با چند جلسه روان‌کاوی حل می‌شود و خیلی جدی نیست. می‌گفتند تو بی‌دلیل یک مشکل کم‌اهمیت را بزرگ کرده‌ای. این گروه رابطه‌شان را کاملاً با من قطع کردند و همین موضوع خیلی اذیتم کرد.

حتی در یک دوره، افسردگی گرفتم اما چون اعتقاد داشتم زمان، مشکلات را حل می‌کند، همه چیز را به گذشت زمان سپردم و در حال حاضر بیشتر آنهایی که دیدشان نسبت به این کارم منفی بود من را پذیرفته‌اند. حالا خیلی‌ها فهمیده‌اند که ما باید آدم‌ها را به خاطر چیزی که هستند دوست داشته باشیم، نه چیزی که دوست داریم باشند.

همکارانتان چطور؟ آنها با سامان ارسطو مشکلی ندارند؟

حالا دیگر همه سامان را بیشتر از فرزانه می‌شناسند و می‌پذیرند و این همان اتفاقی است که باید بیفتد. قبل از جراحی مدام باید دلیل رفتارهایم را به دیگران توضیح می‌دادم و می‌گفتم این زنی که شما می‌بینید واقعیت دنیای من نیست؛ من فقط جسم زنانه دارم. همین باعث می‌شد آنها را آزار بدهم و روزهای پرتنشی را بگذرانم و حتی یک زن قلدرمآب به نظر برسم‌. اما حالا دیگر نیازی نیست بخواهم چیزی را ثابت کنم برای همین خیلی آرام‌تر از قبل هستم. آن وقت‌ها توی چشم‌هایم فقط و فقط ترس و افسردگی بود. انگار مدام درحال پنهان کردن خودم بودم.

با کدام یک از دوستان بازیگرتان رابطه بهتری داشتید؟

مائده طهماسبی و همسرشان فرهاد آئیش، مستانه مهاجر، مهتاب کرامتی، مسعود کیمیایی، رابعه اسکویی، مجید جعفری و خیلی‌های دیگر. دوستان هنرمندم راحت پذیرفتند.

عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز و خیلی از کسانی که سن‌وسال بیشتری از آنها گذشته و فکر می‌کردم این اتفاق را خیلی راحت نپذیرند اما باز هم به من خیلی کمک کردند و شرایطم را همانطور که بود پذیرفتند.

رابطه‌تان با خانواده‌تان چطور است؟

راستش الان خیلی بهتر از قبل شده؛ فقط بعضی وقت‌ها نمی‌دانم از روی قصد و غرض است یا ناخودآگاه، آنها من را به اسم قبلی‌ام صدا می‌زنند و این کمی آزاردهنده است.

در این مدت هیچ‌وقت این رابطه قطع نشد؟

نه خوشبختانه؛ البته فاصله سنی من و خواهرهایم کمی زیاد است. مثلاً بزرگ‌ترینشان 58 ساله است؛ بالطبع کنارآمدن با شرایطی که من داشتم برایشان کار راحتی نبود با این حال هیچ‌وقت رابطه‌مان را با هم قطع نکردیم. شاید این رابطه مدتی کم‌رنگ شد اما من هیچ‌وقت نخواستم خودم را پنهان کنم چون اعتقاد داشتم کار درستی انجام داده‌ام و همین باعث می شد میلی به پنهان کردن خودم نداشته باشم.

با بچه‌ها چطور؟ بچه‌های اقوام و آشنایان؟

خیلی خوب است، چون یک کودک درون دارم که اسمش سیناست؛ سینا سال‌هاست که همراه من است. نه بزرگ می‌شود و نه دست از شیطنت برمی‌دارد؛ من 50 تا خواهرزاده دارم که عاشقم هستند، من هم عاشق آنها هستم.

هزینه جراحی‌ها زیاد بود؟ برای تهیه‌اش مشکل نداشتید؟

دو تا جراحی اولم نزدیک به 9 میلیون تومان هزینه داشت که با کمک مهتاب کرامتی و پادرمیانی‌هایش به 400 هزار تومان رسید و این واقعاً کمک بزرگی بود که هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. جراحی دوم که مهم‌ترین و اصلی‌ترین جراحی بود پول زیادی می‌خواست؛ چیزی حدود 20 میلیون تومان که با کمک 30 نفر از همکارانم این مبلغ تهیه شد و بالاخره خرداد‌ماه سال گذشته آخرین عمل تغییر جنسیت را انجام دادم. اگر کمک آنها نبود با مشکل روبه‌رو می‌شدم.

بهزیستی هم کمک کرد؟

متاسفانه آسیب‌دیدگان خیلی از آسیب‌های اجتماعی زیر‌ نظر بهزیستی هستند اما من و امثال من زیر‌شاخه‌ای از وزارت بهداشت هستیم و فقط می‌توانیم با بهزیستی در تعامل باشیم. هزینه‌ای که دولت برای کمک به جراحی ما در نظر گرفته 10 میلیون تومان است اما در عمل بهزیستی در مرحله اول 4 میلیون می‌دهد و در قسط بعدی یک میلیون تومان البته ممکن است این مبلغ قسط‌ها به صورت دیگری هم باشد، مثلاً اول 3 میلیون بعد 2 میلیون. حالا بماند که چقدر برای همین پول باید برو بیا داشته باشیم و از این اتاق به آن اتاق برویم و از هر جایی نامه بگیریم و تمام اینها ما راخسته‌تر می‌کند.

مشکلات دیگری هم داشتید؟

خیلی زیاد؛ مثلا بهزیستی برای ما پزشک تعیین می‌کند. آنها خودشان راضی نمی‌شوند که گربه‌شان را زیر تیغ جراحی بیندازند که شناختی از او ندارند اما بچه‌های ما با همه مشکلات روحی، روانی و خانوادگی‌ای که دارند و بحرانی که قرار است پشت سر بگذارند باید زیر نظر پزشکی که به آنها معرفی می‌شود، عمل کنند. ما نه کلینیک مخصوص داریم، نه پزشک، نه مشاور و نه حتی انجمنی که بتوانیم با آن در ارتباط باشیم. جمعیت 4 هزار نفری تی‌اس ما درواقع انگار وجود ندارند.

بعد از جراحی چطور؟ مشکلات باز هم ادامه دارد؟

همه فکر می‌کنند فقط دیوانه‌ها باید بروند روان‌پزشک اما بچه‌های ما بعد از جراحی قطعاً باید تحت نظر باشند اما این امکان برای خیلی‌ها فراهم نیست. ببینید، ما فکر می‌کنیم اگر عمل جراحی تغییر جنسیت را انجام بدهیم دنیا برایمان بهشت می‌شود اما خبری از این جور چیزها نیست. وقتی در جمع بچه‌ها بودم و می‌گفتم باور کنید بعد از عمل هم زندگی همین است باورشان نمی‌شد. زندگی همین است اما بعضی‌ها که به خودشناسی نرسیده‌اند،کارهای عجیبی می‌کنند، زن‌ها زیادی زنانه رفتار می‌کنند و مردها غیرت‌های کاذب و افراطی از خودشان نشان می‌دهند.

گذشته را فراموش کرده‌اید؟

نه، نباید فراموش کنم، فقط دیگر کاری با آن ندارم. نمی‌دانم چرا بعضی‌ها عکس‌های آن روزهایشان را می‌سوزانند و همه خاطراتشان را کتمان می‌کنند. من معتقدم که جسمم تغییر کرده و با روحم همسو شده است. پس چرا باید عکس‌هایم را پاره کنم؟ باور کنید الان دیگر حتی به دیروز هم فکر نمی‌کنم چه برسد به گذشته.

چطور از فرزانه به سامان رسیدید؟

وقتی تغییر جنسیت دادم، با همسرم اسم‌هایی مثل فرزین، بردیا و سامان را انتخاب کردیم، هرکدام را چند روز صدا زدیم؛ سامان بیشتر از همه اینها به من می‌آمد و دوستش داشتم.

ازدواج‌تان به کجا رسید؟

سال 87 با همسرم نامزد کردیم، 9 تیر 88 تاریخ عقدمان بود و اردیبهشت 90 از هم جدا شدیم. قسمت این بود که اینطوری زندگی کنم.

ارسطو تمام مدت مصاحبه به همسرش هدی فکر می‌کرد و دلش می‌خواست آنجا بود

سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:, :: 15:20 ::  نويسنده : asemani

 

1- ونسا هادجرز: پدر این بازیگر یک ایرلندی اصیل و بزرگ شده آمریکا است و مادرش نیز فیلیپینی باریشه ای ژاپنی می باشد!
Persianv.com At site


2- کیانا ریورز: او نیمه چینی و هاوایی است!
Persianv.com At site


3- نی یو: او نیمه چینی است!
Persianv.com At site


4- انریکه ایگلسیاس: نیمه فیلیپینی! باورتان می شود؟
Persianv.com At site


5- چاد مایکل موری: او تقریبا یک ژاپنی است.
Persianv.com At site


6- راب اشنایدر: راب نیز نیمه فیلیپینی است.
Persianv.com At site


7- نیکول اشنایزینگر: او که خواننده اصلی گروه "پوسی کت دالز" است از پدری فیلیپینی و مادری با اصلیت هاوایی- روسی متولد شده است!
Persianv.com At site


8- نائومی کمپل: مادربزرگ نائومی چینی بوده است.
Persianv.com At site


9- برنو مارس: این خواننده جوان یک نیمه فیلیپینی است!
Persianv.com At site

 

سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:, :: 12:14 ::  نويسنده : asemani

ال و طالع بینی روز سه شنبه 1 آذر 1390

فال و طالع بینی روز سه شنبه 1 آذر 1390
فروردین:
شما امروز خیلی ایده آل فکر می کنید و این چیز بدی نیست. حداقل فعالیت‌هایتان بر پایه ساختن جهانی بهتر شکل می گیرد. فقط مطمئن باشید آرزوهایی که دنبال می کنید قابل اجرا و کاربردی باشند.

اردیبهشت:
امروز شما با كارهای زیادی مواجه هستید و كار سخت شما ممكن است مقداری خسته كننده باشد. به هر حال طفره رفتن از آنها موجب می‌شود كه هیچ كاری انجام نشود، و شما تا زمانیكه وظایف تان را كاملا انجام ندهید نتوانید از تعطیلات آخر هفته خود لذت ببرید.خوشبختانه،‌برداشتن گامی‌استوار كه تمام طول روز بتوانید آن را ادامه دهید برایتان بسیار مناسب تر از گرفتن یك جایزه جالب توجه است.

خرداد:
ممكن است امروز وظایف خانوادگی به شكل غیر قابل انتظاری پیش بیایند، شاید شما اشتباها فكر می‌كردید كه مسایل قدیمی ‌همه تمام شده‌اند، اما می‌بینید كه خرده كارهای زیاد دیگری هستند كه انتظار شما را میكشند. یك مقدار تمركز عمیق می‌تواند واقعا احساس آزادی بیش از آنچه كه انتظار دارید به شما ببخشد، پس هر كاری را كه فكر می‌كنید سرانجامی ‌برای شما نخواهد داشت قبل از اینكه شروع به انجامش كنید خاتمه دهید.

تیر:
ممكن است شما امروز احساس كنید اگر زمان را نگه دارید، با كمی‌انعطاف پذیری می‌توانید دیگران را تشویق كنید كه طبق روش شما عمل كنند. در عوض، شما نیاز دارید كه خودتان را سازگار با آنها كنید حتی اگر تغییر كردن روز شما برایتان دشوار باشد. خودتان را آماده كنید كه اگر فرشته نگهبان شما سر رسید و خواست به شما یاری رساند بله بگویید. اجازه ندهید كه غرور شما مانع رسیدن شما به موفقیت شود.
 
مرداد:
وضعیت مالی شما چنین است كه اگرفرصتی پیش بیاید كه بخواهید ساعات كاری تان را دتغییر دهید احتمالا انتخاب زیادی نخواهید داشت. شما نمی‌توانید فرصتی را كه امروز به سراغتان می‌آید از دست بدهید ،‌ چه یك پروژه جدی باشد یا یك كار نیمه وقت در تعطیلات. خوشبختانه، حالت جدی به شما یك منظره شاداب می‌دهد و به شما این امكان را می‌دهد كه بتوانید تمام راه‌های مختلف را برای رسیدن به موفقیت در نظر بگیرید.

شهریور:
امروز ممكن است احساس كنید كسی مانع راه شما است، اما عجیب اینكه این مانع می‌تواند بسیار كمك كننده باشد، برخلاف بعضی از همسالانتان كار كردن با وجود محدودیت هایتان به شما احساس آرامش می‌دهد. زندگی شما اكنون دارای هدف است،‌ حتی اگر بر وضعیت كنونی شما متمركز باشد، با وجود این، متاسف نباشید از اینكه دارید به قدر كافی به خودتان خوش می‌گذرانید. كار زیاد و زندگی بدن تفریح راه حل مناسبی نیست.
 
مهر:
امروز ممكن است نزدیك ترین دوست شما، شما را به خوبی درك نكند. شما نمی‌توانید امروز این كار را آسان تر كنید چرا كه مایل نیستید هر چیزی را كه لازم است بدانند به آنها بگویید. شما سعی نمی‌كنید كه زندگی تان را از همین هم كه هست پیچیده تر كنید، شاید این به خاطر این باشد كه شما می‌ترسید كه برای دیگران دشوار باشد كه حرف‌های شما را گوش كنند. هنوز هم، اگر یك اقدام حساب شده بكنید ممكن است به بهترین نحو ممكن خوب به هدف تان برسید.

آبان:
ممكن است اخیرا فرصت هایی را با بی‌تصمیمی ‌غیرقابل انتظار و تاخیرات، عقب انداخته باشید. حالا آخرین فرصت برای شما پیش آمده كه بتوانید شغلی كه بتواند آینده شما را تضمین كند را با اقتدار كامل دنبال كنید. ترسیدن می‌تواند به طور موقت شما را از كار بیندازد و شما نگران هستید كه آنها شما را غرق كنند. فقط بهترین كاری كه می‌دانید درست است انجام دهید و بعد اجازه دهید كه بهترین نتایج ممكن را به دست آید.

آذر:
اگر چه نقش شما در دنیای بیرونی است، ممكن است امروز بترسید كه حد و مرز خود را هنوزمشخص نكرده باشید. شما مایل هستید كه بر تشویش‌های شغلی خود بوسیله تفسیر كردن كمبودها و شكست هایتان غلبه كنید. از زمانیكه خورشید به نشان شما برای ماه بعدی بازگشت، متاسف نباشید كه با بزرگ فكر كردن وحتی بزرگ تر عمل كردن می‌توانید بر مشكلاتتان غلبه كنید. طرح‌های بزرگ می‌تواند واقعا كلید رسیدن شما به موفقیت باشد.
 
دی:
با وجود اینكه شما به طور طبیعی محتاط هستید، باز هم مایل هستید كه امروز برای شما به طور جالب و مهیجی ناشناخته باشد. ستاره مشتری مطمئن اخیرا از نشانه شما حركت كرده است، ‌كه شما را كمك كند تا نیمه واضح تر و روشن‌تر اشیاء را ببینید. به جای دوباره تكرار كردن همه توجیهاتی كه شما دارید كه بگویید نه، دلیل تازه‌ای بیاورید كه بگویید بله.

بهمن:
شما ممكن است اخیرا دچار حساسیت عاطفی شده باشید، امروز، به هر حال، شما آماده هستید كه كار دشوار و ضروری را برای مواجه شدن با ترس‌هایتان انجام دهید و بر آنها غلبه كنید. كیوان، ‌اكنون حامی‌ شماست و برایتان حد و مرزها را مشخص می‌كند. به جای فرار كردن از كارهای در هم برهم، در لحظه حال قرار بگیرید و ببینید كه در قلب‌تان چه می‌گذرد.
 
اسفند:
‌ شما ممكن است این روزها از بازی‌های جبر زمانه كه در روابط‌تان پیش می‌‌آید خسته شده باشید. خوشبختانه، ‌می‌توانید برای آن راهی پیدا كنید. پس مجبور نیستید كه دور خودتان بچرخید. راه حل حتما نباید از بهترین حالت ممكن انتخاب شود. در عوض، اختلافات نظرات شما با دیگران می‌تواند بی‌اهمیت باشد. به جای آن شما بر اهداف طولانی مدت خود تمركز كنید به جای اینكه از اهداف كوتاه مدتی كه زود به نتیجه می‌رسند شادمان شوید.
تعداد نمایش ۷۹۸ بار
ارسال شده در ۰۰۰۰/۰۰/۰۰ ۰۰:۰۰:۰۰

سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:, :: 12:11 ::  نويسنده : asemani

الی ترین طلاق های سینمای ایران

جنجالی ترین طلاق های بازیگران سینمای ایران

روح‌انگیز سامی‌نژاد/همسرش
۱-ماجرا از اولین فیلم ناطق سینمای ایران یعنی «دختر لر» به کارگردانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی شروع شد. با ساخت این فیلم و نمایش آن در سال ۱۳۱۲ یک طلاق واقعی اتفاق افتاد. این فیلم آن‌قدر برای ایرانی‌ها جذاب بود که به مدت ۳سال در سینماهای تهران و شهرستان‌ها نمایش داده شد و به عنوان پرفروش‌ترین فیلم زمان خودش انتخاب شد. اما خانواده بازیگر زن این فیلم، روح‌انگیز سامی‌نژاد که از حضور او در این فیلم ناراضی بودند، او را طرد کردند و همسرش هم او را طلاق داد.
این اولین طلاق یک چهره سینمایی در تاریخ سینمای ایران است؛ اتفاقی که سال‌های بعد کمی شایع‌تر شد و به یکی از ویژگی‌های زوج‌های سینمایی، به خصوص در دوران قبل از انقلاب، بدل گشت.
با پیروزی انقلاب و آغاز دوران جدید سینمای ایران، طلاق‌ زوج‌های سینمایی هم کمتر شد و الان خیلی از زوج‌های سینمایی را می‌توان مثال زد که سال‌هاست با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی می‌کنند.


سوسن تسلیمی/داریوش فرهنگ
۲-سی و پنج سال پیش، داریوش فرهنگ آدم خیلی معروفی بود و سوسن تسلیمی را کسی نمی‌شناخت، اما پس از ازدواج و در سال‌های دهه شصت، ماجرا برعکس شد و تسلیمی شهرتی فراوان پیدا کرد. در این سال‌ها اگرچه داریوش فرهنگ فیلمساز بود و بعضی کارهایش خیلی مطرح شد، اما حضور ثابت تسلیمی در فیلم‌های بهرام بیضایی، این بازیگر هنرمند را به اوج رساند. این دو که از طریق گروه تئاتر پیاده با همدیگر آشنا شده بودند، پس از مدت‌ها زندگی مشترک سرانجام فرصت پیدا کردند تا در فیلم «شاید وقتی دیگر» ساخته بهرام بیضایی، نقش زن و شوهر را بازی کنند. تسلیمی، پس از این فیلم، به همراه فرزندش عازم سوئد
شد و امروز یکی از چهره‌های سرشناس تئاتر سوئد است. اما داریوش فرهنگ مانده و فیلم‌سازی و بازیگری را تا امروز ادامه داده است.

 

خسرو شکیبایی/تانیا جوهری
۳-شاید خیلی‌ها ندانند که شکیبایی در دهه ۴۰ کار خودش را با دوبلوری شروع کرد و پس از ناکامی در این رشته به تئاتر رفت و سال‌ها گذشت تا دوباره با فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی به سینما بازگشت. تانیا جوهری هم در همان سال‌های دهه ۵۰ بازیگر تئاتر بود. این رابطه که منجر به ازدواج شد، چندان خبرساز نبود؛ چون هیچ یک از این دو، آدم‌های معروفی نبودند و در سال‌های بعد در حرفه‌شان سرشناس شدند. شکیبایی کماکان یکی از بازیگران محبوب و سرشناس سینمای ایران است اما تانیا جوهری در سال‌های اخیر بسیار کم‌کار شده است. جالب است که مشهورترین فیلم شکیبایی یعنی«هامون»، داستان مرد روشنفکری است که تمایلی برای جدایی از همسرش ندارد اما زن و خانواده‌اش اصرار دارند که این جدایی هر چه زودتر اتفاق بیفتد.


آیدین آغداشلو/شهره آغداشلو
۴-آیدین آغداشلو که نقاش، طراح، گرافیست و نویسنده‌ای تواناست، سال‌ها قبل، پس از یک ازدواج ناموفق و در حالی که دختری به نام تارا داشت، با شهره آغداشلو ازدواج کرد. شهره در فیلم‌های علی حاتمی (سوته‌دلان) و عباس کیارستمی (گزارش) بازی کرده بود و با تحسین مواجه شده بود و کم‌کم داشت به بازیگری توانا تبدیل می‌شد. شهره آغداشلو که با بازی در فیلم «خانه‌ای از شن و مه» و نامزدی اسکار، امروزه یک بازیگر معتبر در عرصه جهانی است، از آیدین جدا شد و مجددا ازدواج کرد و خدا دختری به او داده که ظاهرا آن هم اسمش تارا است. شهره آغداشلو در تمام گفت وگوهایش همواره از آیدین آغداشلو به عنوان کسی یاد کرده است که دوران سعادتمندی را با هم سپری کردند؛ بر خلاف عادت بسیار زشتی که خیلی‌ها دارند و پس از جدایی، با لحنی زننده درباره همسر سابقشان صحبت می‌کنند. ظاهرا نه ازدواج و نه جدایی این دو، در مسیر پیشرفت حرفه‌ای‌شان هیچ تاثیری نگذاشته و هر دو همچنان از چهره‌های فعال در حیطه کاری خود هستند.


ابوالفضل پورعرب/ آناهیتا نعمتی
۵-زمانی که ابوالفضل پورعرب با آناهیتا نعمتی ازدواج کرد، بازیگر بسیار معروفی بود. او محبوبیتش را که با بازی در فیلم «عروس»، ساخته‌ی بهروز افخمی، به دست آورده بود؛ تا سال‌ها حفظ‌کرد.
از آن طرف، آناهیتا نعمتی تازه با فیلم خوش‌ساخت «هیوا»، ساخته‌ی رسول ملاقلی‌پور، وارد سینما شده بود و به عنوان یک چهره جوان و بااستعداد، اول راه بود. از این ماجرا حدود ۸ سال می‌گذرد. ابوالفضل پورعرب از آن زمان، سیر نزولی را در کارش تجربه کرد و آناهیتا نعمتی هم در حاشیه‌ی سینمای ایران به کار خود ادامه داد.
حالا این روزها پس از سال‌ها جدایی این زوج هنرمند، هم آناهیتا نعمتی دوباره به سینمای جدی بازگشته و هم ابوالفضل پورعرب در تلویزیون پرکارتر شده است.


بابک ریاحی پور/مهتاب کرامتی
۶-بابک ریاحی پور یکی از معروف‌ترین نوازنده‌های ایرانی با ساز تخصصی گیتار باس است و در زمینه موسیقی راک فعالیت می‌کند. او در آلمان موسیقی را آموخته، آن را در ایران ادامه داده و با خواننده‌هایی مثل محمد نوری و گروه‌هایی مثل اوهام و آویژه که نوعی موسیقی تلفیقی را دنبال می‌کرد‌ه‌اند، همکاری داشته است.
مهتاب کرامتی از سال ۱۳۷۷ با بازی در فیلم «مردی از جنس بلور» پایش به سینمای ایران باز شد.
جالب این که ریاحی پور زودتر از کرامتی به سینما آمده بود. او در سال ۱۳۷۴ برای موسیقی فیلم «فاتح» نوازندگی کرده بود؛ کاری که بعدها ریاحی پور کمتر سراغ آن رفت. ولی مهتاب کرامتی با جدیت، حضور در سینما و تلویزیون را ادامه داد و رشد کرد و خیلی زود به ستاره سینمای ایران تبدیل شد. حالا مهتاب کرامتی تنها زندگی می‌کند و علاوه بر بازیگری و فعالیت در یونیسف، در یک موسسه طراحی و تولید لباس هم حسابی مشغول ست.


نیما بانکی/ لیلی رشیدی
۷-خانم رشیدی سوای این که دختر احترام‌السادات برومند و داود رشیدی است و از بچگی در محافل هنری بزرگ شده، بازیگر خوبی هم هست. بیشتر ما او را با «مادرخانمی زی‌زی‌گولو» می‌شناسیم. اما بعضی‌ها شاید بولتن جشنواره فیلم کودک را به یاد بیاورند که عکس‌های کودکی او را در کنار لیلا حاتمی به چاپ رسانده بود. این دو لیلی و لیلای محبوب، از کودکی همبازی بوده‌اند؛ هرچند بعدها، لیلی یک چهره تلویزیونی شد اما لیلا یک ستاره سینما.
لیلی رشیدی همسر پیشین نیما بانکی است که به اندازه رشیدی مشهور نیست اما در عکاسی استعداد داشت و رفته‌رفته در کارش به موفقیت دست پیدا کرد تا این‌که امروزه به چهره‌ای مطرح در عالم تبلیغات تبدیل شده است. نیما بانکی را اگر از «پراید تهران یازده» به یاد نداشته باشید، در آگهی‌های سامسونگ با لباس برزیل، یا با کت و شلوار در حالی که پایش را از قاب ال‌سی‌دی بیرون گذاشته، دیده‌اید. حاصل زندگی مشترک این دو، پسری است که با مادرش پیش خانواده رشیدی زندگی می‌کند.

 

یوسف مرادیان / سارا خویینی‌ها
۸- همین اواخر بود که از سارا خویینی‌ها فیلم پر حرف و حدیث «نقاب» اکران شد که داستانش درباره سوء استفاده‌های متقلبانه از موضوع ازدواج بود. چندی پیش از تلویزیون هم سریالی پخش می‌شد که داستانش درباره سیاوش و رستم شاهنامه بود و نقش سیاوش را مرادیان بازی می‌کرد.
خویینی‌ها در «معصومیت از دست رفته» هم بازی خوبی داشت اما نقشی که مرادیان در «سربازهای جمعه» بازی کرد، به هر دلیل، آن قدر کوتاه شد که اصلا به چشم نیامد. این دو بازیگر که زمانی با یکدیگر زیر یک سقف زندگی می‌کردند، سرانجام از هم جدا شدند و امروزه به فعالیت قبلی‌شان که همان بازیگری در سینما و تلویزیون است ادامه می‌دهند؛ از جمله خویینی‌ها که چهره‌اش را در نقش اصلی «بی‌صدا فریاد کن» حتما دیده‌اید.


فریبرز عرب نیا/آتنه فقیه نصیری/ عسل بدیعی
۹-این ۳ بازیگر، معروف‌تر از آن هستند که بخواهیم معرفی‌شان کنیم. فریبرز عرب‌نیا به ترتیب با آتنه فقیه‌نصیری و عسل بدیعی ازدواج کرد و از آن‌ها جدا شد.
عرب‌نیا که اغلب، او را با بازی‌های چشمگیرش در فیلم‌های مسعود کیمیایی، مانند«سلطان» و «ضیافت»، به خاطر می‌آورند، در فیلمی با موضوع طلاق نیز ایفای نقش کرده است. او در این فیلم (هزاران زن مثل من)، از همسرش (نیکی کریمی) جدا شده و مانع احقاق حق او برای تصاحب بچه می‌شود. آتنه فقیه‌نصیری نیز که در فیلم‌ها و سریال‌های متعددی ایفای نقش کرده است، با بازی خوبش در نقش «خاله سارا» در یک سریال تلویزیونی، نگاه‌ها را به خود متوجه کرد. درخشش عسل بدیعی نیز از بازی در فیلم «بودن یا نبودن»، ساخته‌ی کیانوش عیاری، شروع شد.

پيوندها
  • اینجاهمه چیز درهمه
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ارتیستون و آدرس رکسونا.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 144
بازدید کل : 32118
تعداد مطالب : 43
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1