ارتیستون
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:, :: 21:42 ::  نويسنده : asemani

وست صاف و شفاف با این کارهای عجیب



سالم غذا خوردن چند فایده دارد، یكی از آن‌ها این است كه شما را جوان و زیبا نگه می‌دارد، همیشه گفته‌اند كه راز جوانی ماندگار در بشقاب شماست.


شیوه خوابیدن‌تان را تغییر دهید
  • به پشت بخوابید
انجمن ملی متخصصان پوست آمریكا (ADD) هشدار داده است هر شب به یك شكل خوابیدن باعث می‌شود، خطوط و چروك‌های موسوم به «خطوط خواب» درصورت شكل بگیرند و این چروك‌ها در موقع خواب شكل می‌گیرند اما در زمان بیداری برطرف نمی‌شوند. خوابیدن به پهلو باعث می‌شود، خطوط و چین و چروك‌ها روی گونه‌ها، كنار چشم‌ها و كنار لب‌ها به وجود بیاید. درحالی‌كه اگر به شكم بخوابید و صورت‌تان رو به پایین باشد، چین و چروك‌ها در پیشانی شما شكل گیرند. متخصصان عضو این انجمن می‌گویند، برای آن‌كه صورت‌تان چروك نشود و زودتر از سن واقعی‌تان پیر نشوید بهترین كار این است كه هر شب به پشت بخوابید.




 
به دریا سر بزنید
  • ماهی بخورید
ماهی‌های مخصوص آب سرد، ‌از جمله ماهی سالمون، منبع غنی پروتئین هستند. پروتئین‌ها هم یكی از اصلی‌ترین اجزای پوست درخشان و سالم‌اند. در عین حال ماهی‌ها غنی از اسیدهای چرب امگا3 هستند. دكتر نیكلاس پریكورن، متخصص پوست و مو در دانشگاه «یل» می‌گوید: «این نوع از اسیدهای چرب باعث تغذیه مناسب پوست می‌شوند و پوست را جوان و مستحكم نگه می‌دارند و از بروز چین و چروك جلوگیری می‌كنند.»



عینك‌تان تزئینی نیست
  • از چشم خودتان زیاد كار نكشید
متخصصان پوست و مو دانشگاه «هاروارد» در مطالعه‌ای كه همراه با متخصصان بخش چشم‌پزشكی مركز «گلاستون» انجام دادند به این نتیجه رسیدند حركات تكراری صورت، مثل پلك‌زدن بیش از حد یا كار كشیدن بیش از حد از عضلات صورت باعث شكل‌گیری فضاهای خالی در لایه زیرین پوست صورت شده و سپس این لایه خالی باعث شكل‌گیری چین و چروك می‌شود. یادتان باشد، باید چشم‌های‌تان را باز نگه دارید. اگر به عینك مطالعه نیاز دارید همیشه در زمان مطالعه یا كار با كامپیوتر عینك‌تان را بزنید. در ضمن اگر در محیط آزاد هستید حتما عینك آفتابی بزنید تا پوست اطراف چشم‌تان آسیب نبیند و چین و چروك در گوشه چشم‌های‌تان شكل نگیرد.




 
میوه بخورید، میوه تازه
  • از این اسیدها بخورید
اسیدهای طبیعی موسوم به (AHAS) می‌توانند مثل یك لایه‌بردار، لایه سطحی روی پوست كه سلول‌های مرده هستند را بردارند و از شكل‌گیری خطوط روی پوست صورت و شكل‌گیری چین و چروك‌ها، به‌خصوص در اطراف چشم‌ها، ممانعت كنند. مطالعات جدید نشان می‌دهد، این اسیدهای چرب طبیعی با غلظت بالا می‌توانند، باعث افزایش شكل‌گیری كلاژن در پوست و جوانی آن شوند. 




 
بفرمایید كافی‌شاپ
  • قهوه بخورید
قهوه ممكن است عوارض نامناسبی داشته باشد اما مطالعات متخصصان پوست و مو در كانادا نشان داده، نوشیدنی‌های حاوی عصاره درخت كوكا مثل قهوه، حاوی 2 ماده موسوم به فلاونول (اپی‌كات‌چین و كاته‌چین) هستند كه می‌توانند پوست را از صدمات نور خورشید حفظ كنند و همچنین باعث افزایش گردش خون در سلول‌های پوست شوند و پوست را نرم‌تر و درخشان‌تر كنند. پس به اندازه مناسب (نه زیاد از حد) قهوه بخورید تا پوست خوبی داشته باشید.



ماكارونی بخورید، البته از نوع سویادار
  • سویا بخورید
مطالعات نشان داده، سویا می‌تواند برخی تاثیرات مضر آفتاب روی پوست را برطرف كند یا روند آن را كاهش دهد. مطالعه‌ای كه در نشریه «ژورنال اروپایی تغذیه» به چاپ رسیده نشان می‌دهد، مكمل‌های حاوی سویا (كه البته حاوی تركیبات ویتامینی، پروتئین از نوع پروتئین موجود در ماهی‌ها و تركیبات موجود در چای سبز و سفید هم بودند) 6 ماه پس از شروع، مصرف ساختار پوست را تقویت و برخی از چین و چروك‌های پوست را برطرف می‌كنند.



وسواسی نباشید
  • بیش از حد صورت‌تان را نشویید
مطالعات انجام شده در سوئد و همین‌طور مطالعات انجام‌گرفته در دانشگاه «مری‌لند» نشان می‌دهد، شستن با آب به‌خصوص آب پاشیدن به‌صورت باعث برداشته‌شدن لایه روغن روی پوست می‌شود. این لایه‌ چربی روی پوست به‌صورت طبیعی شكل می‌گیرد و یك محافظ عالی برای پوست است و صدمه‌دیدن پوست در مقابل اشعه‌های مضر آفتاب (UVA و UVB) جلوگیری می‌كند. در واقع این لایه محافظ از شكل‌گیری چین و چروك در پوست جلوگیری می‌كند و شما با شستن زیاد صورت‌تان این لایه محافظ را از صورت‌تان برمی‌دارید. در ضمن اگر صابون شما حاوی مرطوب‌كننده‌های محافظ پوست نیست، به جای صابون از پاك‌كننده‌ صورت استفاده كنید.

مطالعات متخصصان پزشكی و سلامت در دانشگاه «تولان» نشان داده است، ویتامین C در بدن انسان به افزایش تولید و شكل‌گیری كلاژن می‌انجامد. كلاژن پوست را در مقابل تاثیرات مخرب اشعه‌های مضر نور آفتاب حفظ می‌كند همچنین كلاژن می‌تواند مشكلات التهابی در پوست و همین‌طور مشكلات پیگمان (رنگدانه) پوست را هم حل ‌كند. البته نوع ویتامین C هم بسیاری در این میان مهم است. تاكنون مطالعات نشان داده، مواد بهداشتی و آرایشی كه نوع ال- اسیداسكوربیك از ویتامین C را دارند بیشترین تاثیر مثبت را روی پوست می‌گذارند.



ضدآفتاب + مرطوب‌كننده
  • اصول را فراموش نكنید
شاید مهم‌ترین مسئله در جوان نگه‌داشتن پوست و جلوگیری از شكل‌گیری چین و چروك در آن، رعایت نكات پایه و اصولی باشد كه احتمالا آن‌ها را بارها شنیده‌اید اما تكرار آن‌ها همیشه می‌تواند مفید باشد:
  •  از نور خورشید پرهیز كنید.
  •  از ضدآفتاب‌ها استفاده كنید.
  •  سیگار نكشید.
  •  به‌طور منظم از مرطوب‌كننده‌ها استفاده كنید.
  •  

دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:, :: 21:15 ::  نويسنده : asemani

تصاویری تأسف بار از چند بازیگر زن و مرد ایرانی در خارج از کشور

 

تصاویری تأسف بار از چند بازیگر زن و مرد ایرانی در خارج از کشور

تصاویری تأسف بار از چند بازیگر زن و مرد ایرانی در خارج از کشور

البته داخل و خارجشون خیلی فرقی هم نداره

 

عکسهای آناهیتا نعمتی در خارج از کشور


تصاویری تأسف بار از چند بازیگر زن و مرد ایرانی در خارج از کشور


تصاویری تأسف بار از چند بازیگر زن و مرد ایرانی در خارج از کشور

آناهیتا نعمتی

حسام نواب صفوی

تصاویری تأسف بار از چند بازیگر زن و مرد ایرانی در خارج از کشور

تصاویری تأسف بار از چند بازیگر زن و مرد ایرانی در خارج از کشور

تصاویری تأسف بار از چند بازیگر زن و مرد ایرانی در خارج از کشور

ظاهر متفاوت مهدی سلوکی در اروپا


تصاویری تأسف بار از چند بازیگر زن و مرد ایرانی در خارج از کشور

تصاویری تأسف بار از چند بازیگر زن و مرد ایرانی در خارج از کشور

ده ها عکس از بد حجابی و بی حجابی بازیگران زن ایرانی و فساد و گندکاری بازیگران مرد ایرانی هم هست که دوستان خودشان مطلع اند.

برخی برادران و خواهران محترم گول شخصیت مذهبی بعضی بازیگران توی بعضی فیلم ها و سریال ها را می خورند متاسفانه؛ این جماعت چه نقش شیطان را بازی کنند چه نقش پیغمبر را باز تاثیری روی خودشان ندارد؛ اکثراً غرق اند در …

محمد  خان , mamal_12
محمد خان - 19:25 1390/08/28
109

دستگیری دختر پسرنما در مشهد

11 11 14 102571 دستگیری دختر پسرنما در مشهد

 - دختری که با تیپ پسرانه دست به اعمال مجرمانه زده بود در شهد دستگیر شد.

آنچه در زیر می خوانید گزارشی از زندگی این دختر است که روزنامه خراسان آن را منتشر کرده:
ساعتم ساعت ۱۰ صبح را نشان می داد که اتوبوس وارد شهر مشهد شد و دقایقی بعد در پایانه مسافربری توقف کرد. پس از چند ساعت سفر با اتوبوس احساس خستگی عجیبی می کردم و پشت سر هم خمیازه می کشیدم….

ادامه متن در ادامه مطلب

 

من یک تاکسی دربست کرایه کردم و نشانی خانه عمویم را به راننده دادم تا مرا به شهرک طالقانی مشهد برساند. می خواستم مشکلاتم را با عمویم درمیان بگذارم و از او کمک بخواهم. اما افسوس که با درهای بسته در مسیر زندگی روبه رو شدم. «ساحل» که ۱۵ سال سن دارد در دایره اجتماعی کلانتری جهاد مشهد افزود: حدود نیم ساعت طول کشید تا از خیابان های شلوغ شهر عبور کنیم و بالاخره راننده تاکسی جلوی خانه عمویم توقف کرد. کرایه را پرداختم و از تاکسی پیاده شدم. ولی وقتی با دلهره و اضطراب زنگ در خانه را به صدا درآوردم خانمی میان سال در را باز کرد و گفت: آقای… چند ماه قبل این خانه را فروخته و نشانی جدیدی از او ندارد. با شنیدن این حرف مثل مجسمه در جای خودم خشک شدم و بدون خداحافظی به راه افتادم. پس از یک پیاده روی طولانی نقشه ای به سرم زد و تصمیم گرفتم در مشهد بمانم و دنبال عمویم بگردم. از فروشگاهی پیراهن و شلوار مردانه و از مغازه ای دیگر هم کفش مردانه خریدم و سپس یک ماشین کرایه کردم و از راننده خواستم مرا به نزدیک ترین پارک برساند.

تیپ پسرانه زدم
ساحل آهی کشید و افزود: پس از چند دقیقه در مقابل پارک کوهسنگی از تاکسی پیاده شدم. برای عملی کردن نقشه ای که در سر داشتم بلافاصله به سرویس بهداشتی پارک رفتم. نمی توانم بگویم که آن موقع چه حالی داشتم چون واقعا به سیم آخر زده بودم و به هیچ چیز جز فرار از خانه و آزادی از جهنمی که از آن رها شده بودم فکر نمی کردم. من اول موهایم را تا جایی که می توانستم با قیچی کوتاه کردم و لباس ها و کفش مردانه پوشیدم و تیپ پسرانه زدم. مانتو و شلوار خودم را نیز داخل سطل آشغال انداختم و در حالی که کلاه آفتابگیر روی سرم گذاشته بودم به راه افتادم. هنوز چند دقیقه نگذشته بود که مورد توجه ۲ جوان شرور قرار گرفتم. آن ها با تردید به من نزدیک شدند و خیلی زود فهمیدند که مرد نیستم. برای همین هم با توسل به زور و تهدید قصد داشتند مرا سوار خودرو پراید خود کنند. در آن لحظه با ترس و وحشت پا به فرار گذاشتم. اما در یکی از خیابان های نزدیک پارک با خودروی سواری که پیرمردی راننده آن بود تصادف کردم. بیچاره راننده پیکان و همسرش با عجله پیاده شدند. ولی آن ها هم در همان نگاه اول فهمیدند که من تیپ پسرانه زده ام. این پیرمرد و پیرزن مهربان پس از آن که متوجه شدند آسیبی ندیده ام خیال شان راحت شد و چند دقیقه ای پای درد دل هایم نشستند. آن ها با نگرانی مرا به خانه خود بردند. با دیدن پیرزن یاد مادر خدابیامرزم می افتادم و نمی دانم چرا در کنار او و شوهرش احساس امنیت می کردم. آن ها که از شنیدن داستان زندگی ام خیلی متاثر شده بودند قول دادند تا جایی که ممکن است کمکم کنند. من آن شب یک شام درست و حسابی خوردم و حتی پس از پوشیدن لباس های دختر این خانواده که دانشجو است و در شهر دیگری درس می خواند همراه پیرمرد و پیرزن بیرون رفتیم. دیدن خیابان های قشنگ مشهد با حال وهوای خاصی که دارد باعث شد تا برای چند ساعت مشکلات زندگی ام را فراموش کنم. آخر شب بود که پیرزن به خانه ما زنگ زد و به پدرم گفت اصلا نگران دخترتان نباشید او در مشهد میهمان ماست، متاسفانه پدرم که خیلی عصبی و ناراحت بود تهمت های بسیار زشتی به پیرزن نسبت داد و حتی تهدید کرد که از دست او و شوهرش به خاطر آدم ربایی و فراری دادن من از خانه شکایت خواهد کرد.

دوباره فرار کردم
با این برخورد پدرم خیلی شرمنده شدم، ولی پیرمرد و پیرزن به رویم نیاوردند. آن ها دلداری ام می دادند که نگران نباشم و می گفتند پدرت حق دارد با نگرانی که برایش به وجود آمده این قدر ناراحت و عصبی باشد. تو برو استراحت کن تا فردا صبح از طریق قانون وارد عمل شویم و از پلیس کمک بگیریم. شنیدن این حرف دلم را لرزاند ولی در ظاهر گفته های آن ها را تایید کردم. من برای استراحت به داخل اتاقی رفتم و خوابیدم. صبح زود بود که با روشن شدن هوا از خواب پریدم. با عجله از داخل کیف پیرزن مقداری پول و گوشی تلفن همراهش را برداشتم و با پوشیدن همان لباس های پسرانه دوباره فراری شدم. چون جایی را بلد نبودم یک ماشین کرایه کردم و به پارک کوهسنگی رفتم. ساعت ۶ صبح بود که در حال پرسه زنی در پارک توسط پلیس به عنوان مظنون دستگیر شدم. افسر پلیس نیز در همان نگاه اول فهمید که تیپ پسرانه زده ام و به این ترتیب بود که به کلانتری انتقال یافتم. من در این شرایط راهی جز بیان حقیقت در پیش رو نداشتم برای همین هم با بیان داستان تلخ زندگی ام به سرقت پول و گوشی تلفن همراه از خانه پیرزن نیز اعتراف کردم. در این لحظه قطرات اشک در چشمان ساحل موج زدند و او با صدایی بغض گرفته به کارشناس اجتماعی کلانتری ۳۵ مشهد گفت: خودم را به شکل مردها درآوردم تا بلکه راه نجاتی برای رهایی از مشکلات زندگی ام پیدا کنم. قبلا هم گفتم دنبال عمویم می گشتم. راستش را بخواهید از زمانی که داخل اتوبوس نشستم و به سمت مشهد حرکت کردم فهمیدم کار خطرناک و اشتباه بزرگی مرتکب شده ام، اما هر چه با خودم سبک و سنگین کردم دیدم راه بازگشتی ندارم.

پدرم می خواست مرا بفروشد
ساحل در بیان داستان غم بار زندگی اش گفت: ۱۵ ساله هستم و تجربه یک شکست تلخ در زندگی دارم. راستش را بخواهید پدرم به مواد مخدر اعتیاد دارد و ۲ دامادمان نیز معتاد هستند. آن ها از راه دزدی خرج زندگی خود را در می آورند. طفلک مادرم آن قدر حرص و جوش خورد که دچار بیماری شد و ۳ سال قبل عمرش را به شما داد. ساحل اشک هایش را پاک کرد و افزود: ۹ ماه قبل پدرم با توسل به زور و تهدید مجبورم کرد با مردی ۵۰ ساله ازدواج کنم. ۳ ماه از ازدواجم نگذشته بود که او طبق نقشه ای که در سر داشت وادارم کرد تا با یک سری ادعای کذب مبنی بر این که شوهرم قصد دارد مرا به فساد اخلاقی و اعتیاد بکشاند تقاضای طلاق بدهم. با توجه به ادله دروغینی که پدرم برای اثبات این ادعا درست کرده بود طلاق گرفتم و او نیز مهریه ام را برای خودش نقد کرد. این پول مفت زیر زبان پدرم مزه داد و او دوباره تصمیم شوم دیگری برایم گرفت. اما این بار پدرم می خواست مرا به فردی عیاش بفروشد که از خانه فرار کردم و خودم را با هر بدبختی که بود به مشهد رساندم تا از عمویم کمک بگیرم. عمویم چند سالی است که به خاطر اعتیاد پدرم و اشتباهات مکرر او هیچ ارتباطی با ما ندارد.

پیرزن ساحل را بخشید
در حالی که کارشناس اجتماعی کلانتری ۳۵ مشهد با ساحل گفت و گو می کرد تلفن همراه سرقتی زنگ خورد. پیرزن که از پشت گوشی با نگرانی صحبت می کرد وقتی فهمید که ساحل در کلانتری است گفت: خودم گوشی را به او داده ام و زنگ زده بودم حالش را بپرسم. ساحل با شنیدن این حرف به گریه افتاد و از پیرزن خواست هرچه سریع تر به کلانتری بیاید. این زن به همراه شوهرش دقایقی بعد به کلانتری مراجعه کردند و به ساحل اطمینان دادند که به او کمک خواهند کرد. به دستور رئیس کلانتری جهاد مشهد و با پی گیری افسران گشتی این کلانتری موضوع به پدر ساحل اعلام و پس از انجام تحقیقات گسترده، عموی او نیز مورد شناسایی قرار گرفت و به کلانتری دعوت شد. این در حالی است که پس از انجام اقدامات قانونی لازم، ساحل تحت حمایت عموی خود که فردی تحصیلکرده است، قرار گرفت و پیرزن و پیرمرد نیز هم چنان قول دادند که در صورت نیاز به او کمک خواهند کرد.


 

دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:, :: 21:4 ::  نويسنده : asemani

آقایان رابطه عاشقانه را این گونه می خواهند

 

 
طرز فکر خانم ها درباره خواسته هایی که آقایان دارند، موجب می شود همیشه از دست آنها دلخور و عصبانی باشند و از داشتن یک زندگی مشترک رو به رشد، فوق العاده، صمیمی و رمانتیک ناامید شوند. طرز فکر آقایان درباره خانم ها نیز به همان اندازه آنها را دلسرد می کند.
 
طرز فکر خانم ها درباره خواسته هایی که آقایان دارند، موجب می شود همیشه از دست آنها دلخور و عصبانی باشند و از داشتن یک زندگی مشترک رو به رشد، فوق العاده، صمیمی و رمانتیک ناامید شوند. طرز فکر آقایان درباره خانم ها نیز به همان اندازه آنها را دلسرد می کند.

حتما لازم نیست این طور باشد به شرط این که بدانیم زن و مرد در وهله اول هر دو انسان هستند و خواسته های مشابهی دارند.

من از آقایان و خانم هایی که به رشد و پیشرفت شخصی خود اهمیت می دادند سوال کردم که برای ساخت یک زندگی مشترک عالی چه خواسته هایی از همسر خود دارند. پاسخ آنها می تواند برای شما غیرمنتظره باشد. در این مقاله متوجه می شوید که خواسته های آقایان دقیقا با آن چه خانم ها در این باره فکر می کنند. منافات دارد. هم چنین شما خانم ها با نکاتی آشنا می شوید که به وسیله آنها مرد ایده آل خود را حفظ کرده و زندگی مشترک فوق العاده ای خواهید داشت.



آقایان خواهان رابطه عاشقانه، صادقانه و بجا هستند.

رابطه صادقانه برای آقایان در اولویت قرار دارد. یک مرد همسری می خواهد که به سوالات او صادقانه پاسخ بدهد و حتی در اطلاع رسانی داوطلب و پیش قدم باشد. او همسری می خواهد که با اطمینان خواسته ها و نیازهای خود را به زبان آورد. او همسری می خواهد که واقع بین باشد و با مهربانی حقیقت را بیان کند. یک مرد همسری می خواهد که او را سرزنش نکند و به حفظ اصالت خویش اهمیت بدهد.

خانم ها گمان می کنند همسرشان از آنها می خواهد که سطحی نگر باشند، اصلا نیازها و خواسته های خود را عنوان نکنند و هیچ چیز نخواهند. خانم ها فکر می کنند آقایان آنها را نیازمند و بسیار حساس می دانند و می خواهند از خواسته های خود چشم پوشی کنند. بعضی از خانم ها معتقدند که اجازه ندارند هر چیزی را همان طور که هست به زبان آورند و در صورت اظهارنظر جسورانه، از سوی مرد طرد خواهند شد.

نکته ای برای خانم ها: آقایان خواهان رابطه ای رک، مستقیم و شجاعانه هستند بدون این که خشم و ملامتی در کار باشد. یکی از روش های مسرت بخش این است که یاد بگیرید حقایق و نیازهای خود را به او منتقل کنید.

آقایان، همسری خودکفا، خاطرجمع و مطمئن می خواهند.

یک مرد می خواهد همسرش او را به خاطر خودش – نه از روی ضعف و نیاز مالی و عاطفی – بخواهد. یک مرد دوست دارد زن زندگی اش او را بخواهد و به او نیاز داشته باشد و در عین حال هویت و فردیت خودر ا حفظ کند. یک مرد می خواهد همسری فعال و مستقل با دوستان و علایق جداگانه داشته باشد. از سوی دیگر بریا بودن در کنار همسر خود ارزش قایل هستند.

خانم ها فکر می کنند آقایان نمی خواهند همسرشان به آنها نیاز داشته باشد. خانم ها فکر می کنند مرد زندگیشان نیازی به همراهی آنها ندارد و برای باهم بودن هیچ ارزشی قایل نیست. خانم ها فکر می کنند اگر نیازهای خود را بیان کنند، مرد را دلسرد کرده و او را فراری می دهند.

نکته ای برای خانم ها: یک همسر خوب. یکی از قدرتمندترین روش های جذب مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی پرهیجان این است که برای خودتان زندگی مسرت بخش و کاملی داشته باشید.

آقایان، خواستار رابطه و زندگی مشترک بدون سلطه جویی و بهره برداری هستند.

آقایان به هیچ عنوان نمی خواهند زیر نفوذ کسی باشند. آنها نمی خواهند ذهن همسر خود را بخوانند یا سیگنال های ارسالی او را ترجمه کنند. آنها نمی خواهند مجبور شوند فراتر از حد آمادگی خود در یک رابطه پیش بروند. آنها نمی خواهند به خاطر تمام مشکلاتی که پیش می آید سرزنش شوند. آنها نمی خواهند در این بازی، مطیع و فرمانبردار کسی باشند.

به عقیده خانم ها، آقایان اصلا دوست ندارند حرف بزنند و تنها راه انتقال نیاز به آنها همین زیرکی و روش های ماهرانه است. آنها فکر می کنند برای پیشرفت زندگی باید مرتبا به آقایان نکاتی را گوشزد کنند. طرز فکر خانم ها این است که آقایان ارزشی برای تعریف و تمجید قایل نیستند، پس باید فقط آنها را سرزنش کرد.

نکته ای برای خانم ها: آقایان، زرنگی و زیرکی شما را در هیچ زمان و تحت هیچ عنوان تحمل نمی کنند. برای جذب مرد ایده آل و تشکیل زندگی مشترک عالی، یاد بگیرید در سرتاسر زندگی بدون ذره ای تردید خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنید. باید بگیرید مراقب وقت همسرتان باشید. یاد بگیرید از او تعریف و تمجید کنید.



آقایان، خواهان رشد هستند.

یک مرد همسری می خواهد که شهامت و توان خندیدن به اشتباهات خودش را داشته باشد. او همسری می خواهد که بتواند سهم و نقش خود را  در زندگی مشترک ببیند و آن را پیاده کند. زن باید ثبات احساسی و عاطفی داشته باشد. یک مرد می خواهد همسرش از لحاظ فردی رشد کند و مسوولیت رویدادهای عاطفی زندگی خود را برعهده بگیرد.
خانم ها فکر می کنند آقایان از آنها می خواهند که همیشه خوب باشند. آنها گمان می کنند همسرشان هیچ علاقه ای به رشد و پیشرفت روابط و زندگی دونفره خود ندارند. آنها فکر می کنند آقایان فقط به دنبال خانم های زیبا هستند و اصلا به رشد عاطفی، محبت و مهربانی، نقش حمایتی یا عشق یک زن توجهی نمی کنند.

نکته ای برای خانم ها: یک مرد به دنبال همسری می گردد که به بلوغ عاطفی رسیده باشد. بلوغ عاطفی به معنای این نیست که احساس نداشته باشید، یعنی این که بتوانید مسوولیت احساسات خود را برعهده بگیرید. برای جذب یک مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی بادوام، باید یاد بگیرید مسوولیت احساسات و عواطف خودن را قبول کنید.

آقایان، از زندگی مشترک خود وفاداری و تعهد می خواهند.

وفاداری جزء بایدهای زندگی مشترک است. درواقع یک مرد همسری را می خواهد که از صمیم قلب به زندگی مشترک خود وفادار بماند. به اعتقاد خیلی ها تعهد به معنای وفاداری و اشتیاق برای تلاش – حتی در شرایط سخت زندگی – است.

به عقیده خانم ها، آقایان دوست ندارند برای حفظ زندگی مشترک خود تلاش کنند و به محض این که شرایط کمی پیچیده و بغرنج شود، پا به فرار می گذارند.

نکته ای برای خانم ها: آقایان نیز به اندازه شما خانم ها از بی وفایی نفرت دارند. مردان اهل زندگی می دانند چگونه باید زندگی خود را بسازند و از وفاداری به عنوان یکی از اجزاء اصلی زندگی مشترک خبر دارند.

آقایان، همسری می خواهند که بداند چگونه باید با مرد زندگی خود رفتار کند.

بسیاری از خانم ها با همسر خود چنان رفاری می کنند که غرور آنها را می شکنند و به آنها احساس بی لیاقتی و عدم کفایت می دهند. مردان به شنیدن تعریف و تمجید نیاز دارند، باید بدانند چه کارهای خوبی انجام داده اند و آن قدر همسر خوبی هستند که عشق و قدردانی همسرشان را از آن خود کرده اند.

خانم ها فکر می کنند آقایان نیازی به آنها ندارند و برای نظرات، حمایت و تعریف و تمجید آنها ارزشی قایل نیستند. به عقیده خانم ها مردها برخلاف زن ها به خیلی چیزها اصلا اهمیت نمی دهند، به همین دلیل است که زن مرتبا مجبور است زبان به گله و شکایت باز کند. ملامت و سرزنش، تنها راهی برای بیان دلخوری و رنجش است.

نکته ای برای خانم ها: بیشتر آقایان خواهان تشکر و قدردانی از سوی همسر خود هستند. تشکر کردن از همسر به جای پیدا کردن خطاها و اشتباهات او، یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که برای دوام زندگی مشترک در اختیار شماست.

 
  •  

دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:, :: 15:3 ::  نويسنده : asemani

مردان و پسران همش دنبال سکس هستند ؟

وقتی نظر دختران را در مورد مردان می پرسیم ، تقریبا 90 درصد آنها می گویند مردان فقط دنبال یک چیز هستند ، این نگرش خانم ها برگرفته از آن است که اطلاعات اصولی از نظام آفرینش مردان و فعل و انفعالات هورمونی و ژن مردان ندارند . اینکه پسران و مردان از سن بلوغ به دنبال سکس هستند یک امر طبیعی در مردان به حساب می آید آنها اینگونه آفریده شده اند . مثل آن است که زنان علاقه مند به خود نمائی هستند و دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند چرا که جنس زن اینگونه آفریده شده است .

برای آنکه بهتر با این موضوع آشنا شوید نتیجه یک تحقیق را که بر روی 100 دختر و پسر 15 تا 25 ساله انجام شده را به اطلاعتان میرسانم

معمولا به صورت طبیعی پسران از سن 15 سالگی تا 25 سالگی هر ده دقیقه یکبار به سکس فکر میکنند ، این در حالیست که هر دختر در سن 15 تا 25 سالگی هر دو روز یک بار به سکس فکر میکند البته این بدان معنی نیست که اگر پسر یا دختری اینچنین فکر نمیکنند مشکلی دارند

یعنی یک پسر از سن 15 سالگی تا 25 سالگی تقریبا 525600 مرتبه به سکس فکر میکند حال اگر این فکر کردن فقط در حد 10 ثانیه باشد معادل 1460 ساعت زمان می شود

و یک دختر از سن 15 سالگی تا 25 سالگی تقریبا 1800 مرتبه به سکس فکر میکند و اگر مبنای 10 ثانیه را در نظر بگیریم معادل 5 ساعت زمان در طول این دوره می شود

این یعنی پسران در سن 15 سال تا 25 سال 292 برابر دختران به سکس فکر میکنند و این فکر کردن غیر ارادیست و به علت ساختار آنها میباشد .

حال قضاوت با شماست برای همین است که یکی از ملاکهای انتخاب همسر در پسران رابطه جنسی و کیفیت آن میباشد ، به همین خاطر است که واکنش مغز پسران به کوچکترین برهنگی بدن دختران و زنان بسیار بالا میباشد ، شاید از نظر یک دختر حجابش و نوع لباس پوشیدنش جلب توجه نکند اما این دختر از دید خود به مسئله نگاه میکند در صورتی که باید این مسئله را در ذهن داشته باشد که دید پسران 292 برابر دید وی سکسی تر است واین یعنی کوچکترین برهنگی یک انفجار برای شهوت مردان حساب می شود و این در دست آنها نیست و اگر مردی جلوی این آتش شهوت خود را میگیرد ، بدانید که واقعا مرد قدرتمندی است چرا که مبارزه با اتش نفسانی با این شدت فوق العاده دشوار است .

جالب است بدانید مردان از برهنگی کامل کمتر تحریک می شوند ، یعنی اگر نوع لباس پوشیدن خانمی طوری باشد که از هر عضو از بدن خود قسمتی را برهنه نمایان کرده باشد رفلکس ذهن مردان نسبت به آن بیشتر است و چشم مردان و نهایتا سر مردان زودتر بر میگردد چرا که مغز مردان نسبت به پارادوکسها ( تناقض ها ) واکنش بیشتری نشان میدهد . بعنوان مثال اگر در طرز لباس پوشیدن مردان دقت کنید مردان بیشتر ترجیح میدهند از رنگهای مخالف هم استفاده کنند و بر عکس زنان ترجیح میدهند از رنگهای هماهنگ ( کیف مانتو روسری کفش یک رنگ) استفاده کنند . این مسئله در فانتزی جنسی مردان نقش مهمی را ایفا می کند .

سخن آخر : به هر حال خطاب به دختران و خانم های محترم عرض میکنم شرایط ازدواج برای پسران فوق العاده دشوار تر از دختران است من شدت گرایش به سکس در مردان را برایتان عنوان کردم که بدانید اگر لباس شما کوچکترین برهنگی از بدن شما را نمایان میکند چه بلایی سر آن پسر مجرد که نمیتواند ازدواج کند می آورد شاید آن پسر واکنشی نشان ندهد اما درون آن غوغایی به پا می شود واین در دست آن پسر نیست . پس بعنوان یک دوست تقاضامندم این مسئله را در ذهن خود ذخیره کنید .

دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:, :: 13:22 ::  نويسنده : asemani

بل و بعد از آرایش هنرپیشه ها و خواننده ها

Befor & After Makeup Star’s قبل و بعد از آرایش سلبریتی ها

اکثر ما اغلب وقتی هنرپیشه ای را می بینیم عاشق چهره او می شویم و با خود می گوئیم خداوند تمام نعمتهای زیبایی را به او داده و کاش ما نیز مثل او زیبا بودیم. اما باید این نکته را نیز درنظر داشته باشیم که این چهره ها چهره هایی زیبا و دلربا اغلب دستخوش تغییراتی از قبیل جراحیهای حرفه ای زیبایی Extream Make over که اغلب هنرپیشه ها و ستاره های هالیوود - خواننده ها و .. از آن بهره بردند تا به این شکل درآمدند که تازه گریمورهای حرفه ای باز هم روی آنها کلی کار می کنند تا به این شکل زیبا و دلربا و مورد پسند عموم قرار گیرند. حالا  بد نیست به ترتیب چهره محبوبترین بعضی از آنها را بعد از جراحیهای مختلف پلاستیک و قبل از گریم مشاهده کنید و بعد قضاوت کنید آیا شما باز هم از آنان زیباتر و دلربا تر نیستید؟؟؟؟!!!

نانسی خواننده معروف عرب

بعد از گریم:

خواننده معروف - مدونا

بریتنی اسپیرز

جنیفر لوپز

آنجلینا جولیا

اپرا را حتما می شناسید؟؟؟

تویرا را هم می شناسید؟؟ خوب دقت کنید.

چارلزترون

هیلاری داف

جسیکا

 

 

 

 

 

جولیا روبرت

اوا

شیففر

زلوویگر

آلسیا سیلورستون

و این هم آوریل لوینگ

کریستینا ریچی

کریستینا آگولرا

درو بریمور

خوب دوستان عزیز اگر هنرپیشه خاصی مد نظرتون بود که شک داشتید برای من بنویسید تا قبل از میک آپ اون رو هم براتون تو سایت بگذارم. هنرپیشه ها زیاد هستند و من نمی تونم همه آنها را اینجا جا بدم. ولی آماده ام به سوالاتتون پاسخ بدم. با من مکاتبه کنید.

info@sooratgaran.com, sooratgaransalon@yahoo.com

88361642

 

 

 
 
 

دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:, :: 11:55 ::  نويسنده : asemani

عکس: آنجلینا جولی قبل و بعد از چراحی زیبایی

عکس: آنجلینا جولی قبل و بعد از چراحی زیبایی

یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:, :: 20:40 ::  نويسنده : asemani

تیپ مردی که خانم ها از آن پرهیز می کنند

 

 

در زیر خصوصیات 8 تیپ از مردانی را که خانم ها سعی می کنند خودشان را از آنها دور نگه دارند آمده است. ما این اطلاعات را از طریق مصاحبه هایی که با جمع کثیری از خانم ها داشتیم بدست آورده ایم. البته اگر یکی یا چند تا از خصوصیات زیر در شخصیت شما وجود داشت جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد چرا که اغلب آنها باعث بر هم خوردن رابطه نخواهند شد. نظر ما این نیست که خصوصیات اخلاقی خود را به طور کلی تغییر دهید بلکه مراقب آن دسته از رفتاری که به مزاج خانم ها چندان خوشایند نیست باشید. خواندن مقاله را ادامه دهید تا متوجه شوید که خانم ها چه چیزهایی را دوست ندارند. از این طریق دفعه آینده که با همسرتان ملاقات داشتید راحت تر می توانید اثر گذار جلوه کنید. 1- مردهای نیازمند
او بیش از اندازه احساساتی است و از همان آغاز کار تمام عواطف خود را به بیرون میریزد. این مرد نسبت به خود شک دارد و دائما نیازمند اطمینان های مکرر در زمینه شغلی دوستی و رابطه ای است. چرا او جذاب نیست: اعتماد به نفس و استقلال از جمله خصوصیات جذاب آقایون در نظر خانم ها هستند و عدم اطمینان و وابستگی نکوهیده هستند. بیشتر خانم ها به دنبال مرد قدرتمندی هستند که در زندگی بتوانند بر او تکیه کنند. بنابراین اگر شما همیشه بر آنها تکیه کنید – به ویژه در مراحل ابتدایی رابطه – او ممکن است نسبت به توانایی های شما مشکوک شود و از آنجایی که خانم با تمام ناامنی ها به یک رابطه قدم می گذارند دیگر انتظار ندارند که از جانب شما نیز شاهد عدم اطمینان باشند. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: زمان بندی راه حل کار شماست. شما در آغاز ارتباط می بایستی خیلی مراقب اخلاق و رفتار خودتان باشید. نا امنی ها و تمام احساسات خود را یک جا بروز ندهید. زمانی که رابطه شما به اندازه کافی صمیمی شد می توانید عواطف خود را تا آنجا که میل دارید با او در میان بگذارید. در آن زمان او حتی به خاطر انجام این کار از شما سپاسگزار نیز خواهد شد. 2- مردی که رفتارش قابل پیش بینی باشد
خانمها از این نوع مردها خوششان نمی آید چراکه می توانند به راحتی تمام عکس العمل هایش را پیش بینی کنند. چنینی مردی در ذهن خود پیرو یکسری قوانین و مقررات خاصی است که همیشه رفتارهایش را بر پایه آنها انجام می دهد. به عنوان مثال هیچ گاه برای اینکه خانم را سوپرایز کنند بدون قرار قبلی او را به گردش نمی برند. چرا او جذاب نیست: خانم ها تا حدی به دنبال رفتار غیر قابل انتظار در آقایون می گردند (مردهایی با روح آزاد)  به این دلیل است که اکثر خانم ها به دنبال "پسرهای شیطون" می گردند. این تنها به دلیل شیطنت نیست که خانم ها جذب می شوند بلکه دلیل اصلی آن غیر قابل پیش بینی بودن آنهاست. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: اگر می خواهید در خانم ها تاثیر بگذارید لزوما نباید آدم بدی باشید بلکه سعی کنید خصوصیات مثبت را با هم جمع کنید – به ویژه در ابتدای رابطه -  به راحتی با او تماس بگیرید و برای آخر هفته او را به یک پیک نیک و یا شام خوشمزه دعوت کنید. زمانی که این کار را انجام دهید اگر تا چند وقت هم درگیر کارهای روزمره خود باشید او از دست شما ناراحت نمی شود. سعی کنید هر چند وقت یکبار با انجام کار های این چنینی او را شگفت زده کنید و سرزندگی و شادابی را به رابطه خود دعوت کنید. 3- مردهای متکبر
او بسیار خود خواه و خود بین است. همچنین بی ادب نیز می باشد نه تنها با خانم ها بلکه با تمام افراد و احساس می کند که همه از او پایین تر هستند. حتی اگر در روز ملاقات شخصی که دارای چنین خصوصیتی است با خانم مورد نظر مهربان باشد و برخورد خوبی داشته باشد باز هم کافی نخواهد بود زیرا خانم ها رفتار شما را با سایر افراد را نیز مد نظر می گیرند. چرا او جذاب نیست: خانم ها اغلب برای ارزیابی خصوصیات اخلاقی مردها رفتار آنها را با افراد دیگر می سنجند. بنابر این اگر در روز ملاقات با او مهربان باشید خانم رفتار شما با سایر افراد را نیز مد نظر قرار می دهد. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: هیچ خانمی دوست ندارد که در جلوی مردی کم بیاورد بنابراین در زمان ملاقات بهتر است خود پرستیتان را پنهان کنید و اگر می خواهید که حقیقتا در او تاثیر بگذارید باید با تمام افرادی که در کنار شما هستند با احترام رفتار کنید. چرا که او در حال نظاره شماست. 4- مرد خشن و بی نزاکت
چنین مردی در نزد شما خانم های دیگر را هم از زیر نظر خود می گذارند. با خدمتکار رستوران بیش از اندازه صحبت کرده و احساس عشق ورزی می نماید. روی هم رفته او برای خانم ها هیچ گونه ارزش و اعتباری قائل نیست. چرا او جذاب نیست: این کار نه تنها نوعی بی نزاکتی قلمداد می شود بلکه باعث می شود تا خانم حس عزت نفس خود را نیز از دست بدهند. اگر در اولین قرار ملاقات با یک خانم چنین رفتاری را از خود بروز بدهید بدون شک هیچ شانسی برای برقراری ارتباط پیدا نخواهید کرد. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: اگر نمی توانید چنین اخلاقی را برای مدت زمانی طولانی از خود دور نگه دارید حداقل سعی کنید که در اولین ملاقات چنین کارهایی از شما سر نزند. اگر بخواهید دائما نگاه هایتان را به این طرف و آن طرف بچرخانید این کار پس از مدتی به صورت یک عادت ناپسند در می آید. اگر بخواهیم با صداقت کامل به قضییه نگاه کنیم باید بگوییم که بروز چنین رفتاری در هیچ مرحله ای از رابطه برای طرف مقابل به هیچ وجه قابل قبول نمی باشد. 5- مردهای چیپ
این نوع از آقایون خانم را به شام دعوت می کنند و زمانی که موقع پرداخت صورتحساب فرا می رسد با وقاهت تمام از خانم می خواهند که پول غذا را دانگی حساب کنند. هیچ گاه پول هایش را به خاطر خرید گل برای همسرش خرج نمی کند و همیشه ارزانترین نوشیدنی را انتخاب می کند. او از همان اولین قرار ملاقات طوری برخورد می کند که گویی در تنگنای مالی قرار دارد. چرا او جذاب نیست: چند ملاقات اولیه معمولا باید با سخاوت تمام انجام شود. و لغاتی نظیر " پس انداز" و "بودجه" نباید حرفی برای گفتن پیدا کنند. اگر در اولین قرار ملاقات برایش خاطره ای از جمع کردن پول بسازید شانس خود را برای ادامه رابطه از دست خواهید داد. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: سر کیسه را شل کنید. لازم نیست برای تاثیر گذاری هزینه زیادی در نظر بگیرید اما باید کاری کنید که او تصور کند که وجودش برای شما خاص است. خرید گل هم هر از چند گاهی مزه خوبی دارد. 6- مرد جر و بحث کن
این تیپ مردها عادت دارند که هر گفتگوی را به سرعت به مشاجره تبدی کنند. اما باید بدانید که اگر خانم ها را مجبور کنید که تمام مدت به دفاع از خود بپردازند زندگی آانچنان که باید و شاید برایشان دلپذیر نخواهد بود. او زمانی که خانم را با خود به بیرون می برد به جای اینکه او احساس کند به گردش و تفریح آمده بیشتر تصور می کند که در یک جلسه مناقشه است. به همین دلیل به لاک دفاعی فرو رفته و آسیب پذیر می شود. چرا او جذاب نیست: قرار ملاقات باید یک تجربه دلپذیر باشد. اگر او مجبور باشد که تمام مدت با شما سر و کله بزند دیگر وقتی برای لذت بردن باقی نخواهد ماند. جر و بحث بیش از اندازه باعث ایجاد استرس می شود و شما هم به طور یقین هر گز نمی خواهید که همسرتان از شما خاطره های استرس زایی را در ذهنش ثبت کند. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: مهمترین کار این است که آرامش خود را در هر شرایطی حفظ کنید. شما به این دلیل جر و بحث راه می اندازید که در مورد موضوعی عصبی و نا مطمئن هستید. بنابر این قبل از قرار ملاقات تمام چیزهایی که در ذهن دارید بر روی کاغذ بیاورید و سوالات مناسب را از بین آنها انتخاب کنید. با این کار نه تنها کار شما به جر و بحث کشیده نخواهد شد بلکه گفتگو آرام و دلنیشی نیز دارید. 7- عقل کل
این گونه افراد فقط در پی قضاوت رفتار سایرین هستند. او احتمالا نه سیگار می شکد و نه از مشروبات الکلی استفاده می کند. او از همان روز اول شروع می کند به گفتن چیزهایی از این قبیل "شما اصلا نباید لب به مشروب بزنید"، " دسر باعث ایجاد چاقی می شود " و ... چرا او جذاب نیست: هیچ کس دوست ندارد مورد قضاوت دیگران قرار بگیرد به ویژه در روز ملاقات. انسان ها این کار را آزار دهنده و بی ادبی قلمداد می کنند. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: شما می توانید نطق های خود را برای زمانی نگه دارید که رابطه اندکی صمیمی تر شد. اما تا قبل از زمان سیگار کشیدن، مشروب خوردن و سفارش دسر او به شما ارتباطی پیدا نمی کند. 8- مردهای زن گریز
این تیپ مردها با تلخکامی تمام با خانم ها  برخورد می کنند. آنها در روز ملاقات نمی توانند خود را نگه دارند و مرتبا از جنس مونث ایراد گرفته، دشنام می دهند و از او انتقاد می کنند. چرا او جذاب نیست: در این لیست این خصوصیت تنها رفتاری است که مطمئنا باعث بر هم خوردن ارتباط خواهد شد. و اصلا هم جای تعجب وجود ندارد. آیا شما به شخصه خانمی را سراغ دارید که از بودن در یک چنین رابطه ای لذت ببرد؟ اگر چنین فردی هستید چه بکنید: شما نیاز دارید که مجددا نگاهی به طرز برخورد خود بیندازید. این رفتار نه تنها بی ادبانه و کثیف است بلکه تنها تیری است که باعث از بین رفتن علاقه می شود.

یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:, :: 20:27 ::  نويسنده : asemani

1390/08/29

پدر ، مادر ، ما متهمیم

 

پدرمومن من ... مادر مقدس من ... نماز تو یک ورزش تکراری است بدون هیچ اثراخلاقی و اصلاح عملی و حتی نتیجه بهداشتی ! که صبح و ظهر و شب انجام می دهی اما نهمعانی الفاظ و ارکانش را می دانی و نه فلسفه حقیقی و هدف اساسی اش را می فهمی. تمامنتیجه کار تو و آثار نماز تو این است که پشت تو قوز درآورد و پیشانی صافت پینه بستو فرق من بی نماز با تو نمازگزار فقط این است که من این دو علامت تقوی راندارم!

تو می گویی: نماز خواندن با خدا سخن گفتن است. تصورش را بکنکسی با مخاطبی مشغول حرف زدن باشد اما خودش نفهمد که دارد چه می گوید؟ فقط تمامکوشش اش این باشد که با دقت و وسواس مضجکی الفاظ و حروف را از مخارج اصلی اش صادرکند. اگر هنگام حرف زدن "ص" را "س" تلفظ کند حرف زدنش غلط می شود اما اگر اصلانفهمد چه حرفهایی می زند و به مخاطبش چه می گوید غلط نمی شود!

اگر کسی روزی پنج بار و هر بار چند بار با مقدمات و تشریفاتدقیق و حساس پیش شما بیاید و با حالتی ملتمسانه و عاجزانه و اصرار و زاری چیزی رااز شما بخواهد و ببینید که با وسواس عجیبی و خواهش همیشگی خود را تلفظ می کند اماخودش نمی فهمد که چه درخواستی از شما دارد چه حالتی به شما دست می دهد؟ شما به اوچه می دهید؟ و وقتی متوجه شدید که این کار برایش یک عادت شده و یا بعنوان وظیفه یاترس از شما هم انجام می دهد دیگر چه می کنید؟ گوشتان را پنبه نمیکنید؟

اگر خدا از آدم خیلی بی شعور و بلکه آدمی که مایه مخصوص ضدشعور داردبدش بیاید همان رکعت اول اولین نمازش با یک لگد پشت به قبله از درگاه خود بیرونش میاندازد و پرتش می کند توی بدترین جاهای جهان سوم تا در چنگ استعمار همچون چهارپایانزبان بسته ی نجیب بار بکشد و خار هم نخورد و شکر خدا کند و در آرزوی بهشت آخرت دردوزخ دنیا زندگی کند و در لهیب آتش و ذلت و جهل و فقر خود ابولهب باشد و زنش حمالهالحطب!!!

واگر خدا ترحم کند رهایش می کند تا همچون خر خراس تمام عمر بر عادت خویش در دوارسرسام آور بلاهت دور زند و دور زند و دور زند...... و در غروب یک عمر حرکت و طیطریق در این" مذهب دوری" به همان نقطه ای رسد که صبح آغاز کرده بود. با چشم بسته تانبیند که چه می کند و با پوز بسته تا نخورد از آنچه می سازد! و این است بنده مومنآنچه عفت و تقوی می گویند.

کجایی پدر مومن من... مادر مقدس من... وای بر شمانمازگزارانی که سخت غافلید و از نماز نیز. در خیالتان  خدای آسمان را نماز می بریدو در عمل بت های قرن را. خداوندان زمین را... 

بت هایی را که دیگر مجسمه های ساده وگنگ و عاجز عصر ابراهیم و سرزمین محمد نیستند.

یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:, :: 20:19 ::  نويسنده : asemani

وحشتناک‌ترین قاتل دنیا یک زن بود!! (+عکس)

 

وحشتناکترین قاتل در تاریخ بشریت زنی به نام الیزابت باتوری بود که در اوایل سال‌های ۱۶۰۰ میلادی می‌زیسته. او به قتل ۶۰۰ دختر و زن جوان محکوم شد.
 
 
الیزابت باتوری به طریق وحشتناکی قربانیان خود را می‌کشت و سپس خون قربانیان خود را می‌نوشید و با آنها حمّام می‌کرد تا به این طریق جوانی خود را تا ابد حفظ کند.
 
 
الیزابت باتوری که از خانواده شاهنشاهی مجارستان بود، بعد از آشکار شدن جنایت‌هایش در سال ۱۶۱۰ میلادی در قصرش زندانی و بعد از۴ سال به مرگ طبیعی در گذشت.
  •  

یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:, :: 13:9 ::  نويسنده : asemani

تست شخصیت

 با کلیک بر روی 1+ این صفحه را در گوگل محبوب کنید

 

شاید یکى از ناخوشایندترین و احتمالاً آزاردهنده ترین ویژگیهاى افراد، سطحى بودن آنها باشد. همه ما کسانى را مى شناسیم که قضاوت آنها درباره افراد نهایتاً به ظاهر آنها محدود مى شود و همه چیز را در حد همان که مى بینند، مى پذیرند.

براى اینگونه افراد فکر کردن به آنچه ممکن است در پس ظواهر نهفته باشد، نامفهوم است و همین مسأله اطرافیانشان را مى آزارد.

حالا شما مى دانید که چقدر سطحى نگر هستید؟

تست امروز ما جواب سؤال تان را مشخص خواهد کرد.

مهم ترین ویژگى یک دوست به نظر شما چه باید باشد؟
ـ صداقت (۱
ـ هوش (۲
ـ محبوبیت (۳
ـ کسى که با من هماهنگ باشد (۰

زمانى که با افراد ثروتمند برخورد مى کنید، اولین واکنش شما چیست؟
ـ واکنش خاصى نشان نمى دهم. (۰
ـ سعى مى کنم توجه آنها را جلب کنم. (۴
ـ کاملاً بى تفاوت نسبت به آنها رفتار مى کنم. (۲
ـ از آنها دور مى شوم. (۳

به نظر شما شکست در یک رابطه عاطفى چه عواقبى دارد؟
ـ اتفاقى است مانند دیگر اتفاقات زندگى. (۱
ـ تجربیات افراد را افزایش مى دهد. (۰
ـ یک رابطه جدید مى تواند به راحتى جایگزین آن شود. (۴
ـ هرگز نمى توان آن را فراموش کرد. (۳

شما چقدر مطالعه مى کنید؟
ـ دیگران مى توانند جواب سؤالهاى من را بدهند. (۴
ـ به ندرت، مگر اینکه ضرورتى باشد. (۱
ـ بسیار زیاد. مطالعه یکى از سرگرمى هاى من است. (۰
ـ به ندرت، البته به جز زمان امتحانات! (۳

آیا ممکن است زمانى که مادر شما در خانه مریض است، از یک میهمانى دوستانه صرفنظر کنید؟
ـ بله (۰
ـ خیر (۵

آیا شما چیزهایى را که قرض مى گیرید، پس مى دهید؟
ـ مگر چیزى را که قرض مى گیرید، باید پس داد؟ (۴
ـ تمام سعى ام را مى کنم که فراموش نکنم. (۰
ـ به ندرت (۳
ـ معمولاً (۱

به نظر شما مهم ترین افراد در یک جمع چه کسانى هستند؟
ـ کسانى که شما دوست دارید. (۰
ـ محبوب ترین افراد جمع (۳
ـ افرادى که به نوعى مى توانند شما را کمک کنند. (۲
ـ افراد خوش پوش و ثروتمند (۴

و اما پاسخ تست شخصیت:
______________________

از صفر تا ۹ امتیاز: تبریک مى گوییم. شما خیلى فرد مهربانى نیستید، اما از طرف دیگر به ویژگیهاى ذاتى افراد و نکات درونى توجه فراوانى نشان مى دهید. بهتر است کمى هم به منافع دیگران توجه کنید!

از ۱۰ تا ۱۹ امتیاز: شما به اندازه عامه مردم سطحى نگر نیستید، اما گاهى مواقع پیش مى آید که این موضوع به اوج خودش مى رسد. بهتر است کمى بیشتر به شخصیت واقعى و احساسات دیگران توجه کنید. شاید بدین ترتیب بتوانید ارزشهاى اصیل و واقعى را بهتر درک کنید و در آینده خوشحال تر از آنچه امروز هستید، باشید.

از ۲۰ تا ۲۸ امتیاز : باز هم به شما تبریک مى گوییم، شما واقعاً فرد سطحى نگرى هستید و منشأ این موضوع به خانواده شما مربوط مى شود. شما به احتمال زیاد بیش از اندازه یا کمتر از حد معمول مورد توجه ظاهرى در خانه قرار گرفته اید. شماباید یاد بگیرید که اندازه جیب آدمها، میزان محبوبیت آنها و مارک لباس شان نمى تواند معیار درستى از شخصیت آنها باشد.

گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی

 

یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:, :: 12:56 ::  نويسنده : asemani

 با کلیک بر روی 1+ این صفحه را در گوگل محبوب کنید

 

به جواب این سؤال‌ها فکر کنید و جوابتان را به خاطر داشته باشید. آخر مقاله دوباره این جواب کار داریم.شخصیت ما قبل از هر جای دیگری روی صورتمان بروز پیدا می‌کنند. حالات و تغییرات چهره، هرچند

جزئی و خفیف، پیام شفاف، سریع و کارآمدی است که می‌تواند یک زبان جهانی هم باشد، به شرطی که شما بتوانید حالات چهره‌های مختلف را تشخیص بدهید و بدانید که هر چهره‌ای چه چیزی می‌گوید. دانستن این نکات از بهترین ابزارهای برقراری ارتباط با دیگران است.
دانستن این‌که طرف مقابل چه شخصیتی دارد و چه واکنش‌های احساسی از خود نشان می‌دهد، می‌تواند نقش مهم و حیاتی در رابطه ما و آن فرد داشته باشد. اگر ما بتوانیم احساسات مردم را زود تشخیص بدهیم، بهتر می‌توانیم در موقعیت‌های مختلف با آن‌ها برخورد کنیم. مثلاً اگر ما بتوانیم تشخیص بدهیم که فردی غمگین است، شاید بتوانیم واکنش درستی نسبت به ناراحتی او نشان بدهیم.
برای فهمیدن برخی از حالات چهره نیازی به آموزش نیست، چون شناسایی آن‌ها ساده است و حتی آن‌طور که روان‌شناسان می‌گویند ما از یک توانایی ذاتی برای انجام این کار برخورداریم. داروین گفته است روزی مادری هنگام مراقبت از کودک خودش شروع به گریه کرد. کودک با این‌که هیچ‌وقت با چنین صحنه‌ای مواجه نشده بود اما جلو رفت و به عنوان همدردی روی شانه مادرش زد. بعد داروین نتیجه می‌گیرد که این کودک تا آن موقع ندیده بوده کسی گریه بکند، پس نمی‌توانسته این احساسات را یاد گرفته باشد. بنابراین تشخیص یک صورت گریان امری ذاتی و غریزی است. با این حال نکات ظریفی هم هست که توجه بیشتر به آن می‌تواند به ما در درک بهتر از چهره خودمان و دیگران کمک کند.
قبل از شروع بحث باید دو نکته را مد نظر داشت. اول این‌که همان‌طور که گفتیم چهره‌خوانی یک علم دقیق و ثابت‌شده نیست و حتی با گذراندن دروه‌های آموزشی دقیق و پیشرفته نیز نمی‌توان به‌طور قطع در مورد شخصیت و درون افراد صحبت کرد. نتایج شما در سنجش شخصیت، بستگی به تجربه، مهارت و تعداد دفعات تحلیل قبلی دارد. نکته دوم که اهمیت بسیار زیادی هم دارد این‌که چهره را باید به طور کامل و دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید و تا رسیدن به همه حقایق، از قضاوت‌های شتابزده اجتناب کنید. با به یاد داشتن این نکات می‌‌توانید قبل از صحبت کردن با افراد تا حدی متوجه شخصیت آن‌ها شوید.

صورتم مثل هلو
شکل صورت، اولین نکته‌ای است که در هنگام تعبیر چهره باید به آن دقت کرد. فرم کلی صورت و شکل هندسی آن این نکات را به ما می‌گوید:

- صورت دراز و کشیده: صبور
افرادی که دارای چنین صورتی هستند عموماً صبر و تحمل زیادی دارند و توانایی حل مشکلات در آن‌ها بیشتر است. جذابیت و خوش‌ترکیب بودن افراد با چنین صورتی نشانگر این است که آن‌ها معمولاً کارهای خود را نیمه‌تمام رها نمی‌کنند و عادت به انجام امور به شکل تمام و کمال دارند.

- صورت مربعی: سخت‌کوش
طرفدار استقلال فردی و فردگرایی، سخت‌کوشی برای دستیابی به آرزوها، زیرکی و فعال بودن از ویژگی‌های این افراد محسوب می‌‌شود.

- صورت پهن: دانا و مهربان
این‌گونه اشخاص بردبار و مهربان هستند. معمولًا افراد درس خوانده و روشنفکر به حساب می‌آیند.

- صورت گرد: پرانرژی
این شکل دلالت بر امیدواری، زنده‌دلی و انرژی دارد. این افراد می‌‌توانند اتاقی دلگیر و ساکت را به بمبی از خنده و شادی تبدیل کنند.

بختت بلند باشد
پیشانی شما تابلویی است برای یادآوری طرز فکر شما و نشانه‌ای از چگونگی تصمیمات و تاثیرات آن بر رفتارتان و شاید هم به این دلیل بوده که پیشانی را اکثر ادیان مکانی برای به خاک گذاشتن انتخاب نموده‌اند.

- پیشانی محدب و بیرون زده: مبتکر
این پیشانی نشان‌دهنده علاقه فرد به استفاده از تخیل و راه‌حل‌های مبتکرانه است، چه در کار و چه در زندگی.
- بالای ابروها روی پیشانی، یک برآمدگی استخوانی باشد: قاطع، منظم
مجری درجه یک قانون از هر نوع که باشد؛ چه قوانین علمی چه اجتماعی. این فرد برای اطمینان به راه‌حل‌ها نیازمند یک بار امتحان کردن آن‌ها است. در زندگی نیز راحت اطمینان نمی‌کند، اما راحت هم شک نمی‌کند.

- یک برجستگی گوشتی میان ابروها: سختکوش
این برجستگی روی ناحیه اراده روییده است، پس این خصوصیت نشانه سخت کوشی و همت اعلای فرد است، از کودکی تا کهن‌سالی. او را در زندگی و کار جدی بگیرید.

- پیشانی صاف و بدون گره: افکار منظم
این اشخاص عموماً دارای افکاری منظم و قدرت تصمیم‌گیری در زمان حال هستند. ایشان پذیرای عقاید روشن و تازه نیز می‌باشند و نگرش و برخوردی معقول و متعادل دارند.

- پیشانی چروکیده: پریشان
وجود خطوط در سطح پیشانی نشان می‌‌دهد که این افراد به سرعت هیجان‌زده و احساساتی می‌شوند و سریع آشفته و پریشان‌حال می‌‌گردند.

ابرو عین کمونچه
هنگامی که پیشانی بیانگر افکار است، پس عجیب نیست ابروها که مرز پیشانی و چشم هستند را سمبل و بیانگر احساسات بدانیم. فاصله زیاد ابروها تا چشم نشانه صبوری و مشکل‌پسندی است و فاصله کم آن نیز نشانه عجول بودن و قدرت تصمیم‌گیری سریع است. این را هم به یاد داشته باشید که معمولاً ابروها قرینه نیستند، حتی در صورت خودتان.

- ابروی بسیار کم‌پشت و کم‌رنگ: اجتماعی
تشخیص اندیشه این فرد مانند ابروانش مشکل است. اما مردم با او خیلی راحت ارتباط برقرار می‌کنند. او بیشتر سعی در شنیدن دارد تا گفتن، پس همصحبت خوبی است.

- ابروهای پیوسته: متفکر و خلاق
پیوستگی ابروها نشانگر این است که فرد دایماً در حال تفکر و اندیشه است و در مواقع رویارویی با مشکل ایده‌های جالبی در سر دارد.

- ابروی دم باریک (در وسط پهن و در انتها نازک): خلاق
کارهای بزرگتان را به این شخص بسپارید زیرا برای آن‌ها راه حل‌های خوبی ارایه می‌دهد. اما هرگز سعی نکنید در اجرا نیز کار را به او بسپارید زیرا او یک طراح و خلاق بزرگ است و ذهن خود را برای کارهای عملی آماده نکرده است.

- ابروی نازک و نخی: دهن‌بین
این افراد معمولًا دارای اعتماد به نفس کمی هستند. خود را بیش از مقداری که واقعاً تحت نظرند مورد توجه می‌دانند. آن‌قدر نسبت به حرف دیگران حساس هستند که که دچار وسواس می‌شوند .

- ابروی پرپشت و پهن: دوراندیش
از نظر ذهنی فعال و منبعی برای افکار و عقاید است. این فرد در بیان تفکرات نیز مانند زمان پردازش آنها قدرتمند است.

- ابروی صاف: متفکر
صافی و مستقیمی ابروها نشانگر اندیشه، تفکر و ایده‌گرایی فرد هستند.

- ابروی کمانی: واقع‌گرا
افرادی که دارای ابروهای خمیده و کمانی هستند از حکایت‌ها و داستان‌های واقعی لذت می‌‌برند.

با پلک‌های باز
وقتی می‌خواهید با مردم رابطه برقرار کنید اولین کاری که لازم است انجام دهید بازکردن پلک‌ها است. پلک بالا که خیلی هم تحرک دارد نشانه سطح روابط اجتماعی است.

- هنگام باز بودن چشم قسمت زیادی از پلک قابل رویت است: نیازمند صمیمیت
صاحب این پلک‌ها نیازمند واقعی صمیمیت است و اغلب دلشوره دارد، تعهد او در کارها هم از همین خصلت ناشی می‌شود و گاهی به خاطر توجه زیاد، اطرافیان را تحت فشار قرار می‌دهد.

- هنگام بازبودن چشم، قست باریکی از پلک بالا قابل مشاهده است: مستقل
این فرد به علت این که دارای حد معقولی از صمیمیت است روابطی عادی و خوب دارد. یعنی نه تک‌روی را دوست دارد و نه وابستگی را. برای خودش وقت صرف می‌کند و مراقب آزادی شخصی خویش است.

- هنگام باز بودن چشم، پلک بالا مخفی است: متمرکز
این افراد برای پست‌هایی مناسب هستند که که نیازمند تمرکز بالا و کم‌اشتباهی است. این افراد معمولاً محدودیت‌های عاطفی ندارند و حتی به مسائل عاطفی هم اجازه نمی‌دهند تمرکزشان را به هم بزنند.
دماغ نگو، تربچه
رکورد جراحی بینی در دنیا متعلق به ایران است. این عضو مورد توجه، نقش مهمی در صورت دارد و حرف‌های زیادی برای گفتن. از نظر چهره‌شناسی، بینی نشانگر توانایی ما در حفظ مقام، قدرت و نفوذ بین مردم و همچنین بیانگر توانایی و عکس‌العمل ما در برابر پول است.

- بینی بسیار بزرگ: عزم راسخ
در محیط کارش رئیس است، حتی اگر صندلی ریاست نداشته باشد. اگر کارش در خور استعدادش باشد شکوفایی چشمگیری خواهد داشت ولی از انجام کارهای کوچک کراهت دارد.

- بینی خیلی کوچک: ساعی
گفته می‌‌شود اشخاصی که بینی کوچکی دارند، ذاتاً افرادی ضعیف و اغلب غیرقابل‌اتکا هستند و در تصمیم‌هایشان استوار و ثابت‌قدم نیستند.

- بینی بلند و کشیده: مسلط بر کار و محیط
کارها را جدی و منطقی برای بلند مدت برنامه‌ریزی می‌کند و نظریات جدید را در حل مشکلات کشف می کند .

- انحنائی مقعر روی بینی در نیمرخ: احساساتی و نیازمند توجه
از محیط تاثیر زیادی می‌گیرد و اگر شغل یا محل تحصیل مطابق میل او نباشد در انجام وظایفش درمی‌ماند. ضمناً برای کارهایی که انجام می‌دهد انتظار تشکر و قدردانی دارد.

- برآمدگی روی بینی در نیمرخ: مبتکر
زیبایی‌شناس و از آن بهتر استاد حل مشکلات است. خلاقیت بالایی هم دارد.

- بینی دارای پهنای بسیار زیاد: حامی دوستان و علاقه‌مند دوستی
هم حمایت می‌کند و هم دوست دارد حمایت شود. اگر چیزی داشته باشد با دیگران به اشتراک می‌گذارد.

- یک افتادگی پایین بینی درنیمرخ: تحلیل‌گر
اگر مشکلی بزرگ دارید که از پس تحلیل آن برنمی‌آیید این شخص را خبر کنید. او استاد تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده است، آن هم بدون درگیر شدن با جزئیات.
نوک بینی و حفره‌های آن، درست مانند شماره حساب بانکی افراد، نشانه سرمایه‌دوستی ویا برعکس، ولخرجی آن‌هاست:

- نوک بینی پهن و گوشتالو: تضمین سرمایه‌گذاری
حداکثر امنیت مالی را می‌خواهد و با پول جدی برخورد می‌کند. در کل به دنبال یک حامی می‌گردد که علاقه‌اش به پول‌هم به همین دلیل است.

- یک برجستگی گرد در نوک بینی: هنردوست
اگر یک اثر هنری خلق کردید اول به او نشان دهید چون قدر آن را می‌داند.

- بینی لاغر و باریک و پره های کناری آن نازکند: ولخرج
به پول وابستگی ندارد و برای روز مبادا پس‌انداز نمی‌کند.

- یک شیار واضح روی نوک بینی: نگرش عاطفی به دنیا
مدام از خود این سوال را می‌کند که آیا شغل مورد نظر من پیدا خواهد شد وآیا این شغل مناسب من است؟ در کل دنبال کار است نه پول.

- حفره های بینی گشاد: خلاق و بخشنده
اگر طرحی در سر دارید که نیازمند اجرایی خلاق است به او بدهید، چراکه با جسارت و خلاقیت آن را انجام می‌دهد. اگر هم چیزی داشته باشد با شما قسمت می‌کند.

- حفره های بینی تنگ و روبه داخل: حسابدار
چنین شخصی اول پول جیبش را می‌شمارد بعد خرج می‌کند یا به بیان بهتر دخل وخرج را با هم تنظیم می‌کند.
زاویه بینی نشانه‌ای برای میزان سنجیدگی رفتار فرد است. این زاویه را می‌توان با خطی که از پایه بینی یعنی از محل اتصال به صورت شروع شده و در نیمرخ دیده می‌شود تعیین کرد.

- بینی سربالا با نوک گرد: اعمال نسنجیده و سرعت پایین تجزیه وتحلیل اطلاعات
شخصی. خوش‌گذران با اعمالی نسنجیده و مبتنی بر افکار سطحی است. رازدار نیست و به گذشته نگاه نمی‌کند و فقط حال را درنظر دارد.

- بینی سر بالا و نوک‌تیز: کنجکاو و ولخرج
درباره دیگران بیش از حد کنجکاو است و به جزئیات هم زیاد اهمیت می‌دهد. پول برای او حکم چیزی را داردکه باید خرج شود. خود را مقید به رعایت آداب و رسوم ندانسته و با اطرافیان به راحتی برخورد می‌کند. خودش را باور دارد.

- بینی کاملا بدون زاویه: عاقل و مطمئن
بدون این‌که اقوا یا شیفته شود، اعتماد می‌کند و قابل اعتماد نیز هست.

- بینی با زاویه رو به پایین: حسابگر و شکاک
او به کار دیگران به گونه‌ای می‌نگرد که گویی خطایی در آن رخ داده. زیادتر از چیزی که لازم است شک می‌کند.

رد پای خنده‌ها
حتماً توی روزنامه‌ها و مجله‌ها چشمتان‌ به آگهی‌هایی که داروهای ضدچروک صورت را تبلیغ می‌کنند، افتاده است. این داروها قرار است معجزه بکنند و برای شما پوستی بسازند بهتر وتازه‌تر از پوست روز سوم تولدتان. اما واقعاً این چروک‌ها این‌قدر بد هستند؟ یعنی هیچ چیزی برای ما ندارند؟ مارک تواین می‌گفت: «چروک‌های صورت، رد پای خنده‌هاست.»

- یک چاله روی چانه: شوخ و بخشاینده
مشکلات زندگی او را از پا در نمی‌آورد چون آن‌ها را جدی نمی‌گیرد. برعکس، دوستانش را جدی می‌گیرد و همواره آن‌ها را شاد نگه می‌دارد.

- تورفتگی گونه‌ها: سازگار
تورفتگی گونه به خصوص در موقع خندیدن، علاوه بر جذابیت و زیبایی، دلیلی بر خوش‌مشربی و سازگاری فرد می‌‌باشد.

- خط‌های عمودی کوچک میان ابروها: وجدان کاری
در زندگی شخصی و کاری تمرکز را حاکم کرده و نسبت به خود سخت‌گیر است. حتی در سخت‌ترین شرایط، دقت خود را برای انجام کار حفظ می‌کند.

- خطوط گوشه دهان که به طرف چانه پایین آمده‌اند: دلسوز
این فرد به علت شکست‌ها و سختی‌های زندگی، به یک همدرد عالی و دلسوز واقعی تبدیل شده است. از دست دادن عزیزان و مشکلات کاری می‌تواند این خطوط را به یک‌باره ایجاد کند.

- خطوط عمودی در اطراف لب: غلبه غالب برمشکلات
این خطوط گواهی مبارزات طولانی وسخت در برابر مصائب زندگی است. او در تمام زندگی از نیروی درونی خود کمک می‌گیرد که شاید خودش نیز از آن خبر نداشته باشد اما اکنون مانند سدی در برابر مشکلات محکم شده.

- چانه فشرده و لایه لایه: روحیه آهنین در زندگی
از زندگی انتظار رویایی ندارد و برای بدترین روزها آماده است. سرسخت و یک‌دنده است و از مشکلات فرار نمی‌کند.

- چانه برآمده: از خود راضی
این‌گونه افراد، اشخاصی خودستا هستند و تصور می‌کنند هیچ چیزی جز خود آنها اهمیت ندارد و جز خودشان حرف کس دیگری را قبول ندارند و خود را عقل کل می‌‌دانند.

- قب‌قب زیر چانه: پرحرف و خوش برخورد
حرف کم نمی آورد و اگر سکوت کنند احتمالا دارند به یک گفتگوی جدید فکر می‌کنند. به راحتی ارتباط برقرار می‌کنند و برخورد خوبی دارند.
دماغ و دهن، یه گردو
جز این‌ها که گفتیم، باقی اجزای صورت هم می‌توانند به شناخت خصوصیات روحی صاحب چهره کم کنند.

- لب قلوه‌ای: بخشنده و خودنما
لب‌های قلوه‌ای، نشانه بخشش و گشاده‌دستی هستند. معمولا این‌گونه افراد تمایل دارند در مورد خودشان صحبت و گفتگو کنند.

- لب بالایی نازک، لب پایین قلوه‌ای: قدرت توجیه
نشانه این است که فردی متقاعدکننده و مجاب‌کننده می‌‌باشد.

- لب نازک: توی خود
نازک بودن لب بیانگر خویشتن‌گرایی ذاتی در اشخاص است.

- گوش کوچک: احساس خطر
کوچکی گوش نشانه تزلزل و احساس ناامنی در افراد است، هرچند این‌گونه افراد می‌‌دانند که چه می‌‌خواهند و معمولاً سخت‌ کوش و کاری هستند.

- گوش بزرگ و دراز: جوشی
این قبیل افراد معمولا انعطاف‌پذیر نیستند و به سختی آرام و بی‌خیال می‌شوند.

- گوش پرمو: وسواسی
افرادی که دارای گوش‌هایی پرمو هستند معمولًا وسواسی و نکته‌بین بوده و وقت زیادی را برای چیزهای بی اهمیت تلف می‌کنند.

- فک چهارگوش: سرسخت
افراد با فک مربعی انسان‌های تسخیرناپذیر و سرکش هستند. آنها توانایی تبدیل رویاهایشان به واقعیت را دارند.
خب حالا که دیدید، یک وجب صورت چقدر حرف و حدیث و راز دارد، به جواب سؤال اول مقاله دوباره فکر کنید. صورت شما، صورت خود شما است. یک جور شناسنامه. باز هم از آن ناراضی هستید و می‌خواهید آن را عوض کنید؟ به قول شکسپیر «خداوند به شما یک چهره اعطا کرده و شما میخواهید چهره دیگری برای خود بسازید»؟!
اشتباه اتللو
جایی در پایان داستان اتللو، اثر معروف شکسپیر، اتللو همسر خود دزدمونا را به عشق به مرد دیگری متهم می‌کند و او را می‌کشد. اما دزدمونا واقعاً خیانتکار نبوده است. پس چرا اتللو اشتباه می‌کند؟
به این آخرین گفتگوی اتللو و دزدمونا دقت کنید. اتللو به همسرش می‌گوید اعتراف کند، چون می‌خواهد او را به خاطر خیانتش بکشد. دزدمونا جواب می‌دهد که کاسیو، همان مردی که متهم به داشتن رابطه با او است، بر بی‌گناهی او شهادت خواهد داد. اتللو میگوید کاسیو را کشته. دزدمونا می‌فهمد که دیگر نخواهد توانست بی‌گناهی خود را ثابت کند و اتللو او را خواهد کشت. پس می‌گوید: « دریغ، به او خیانت شد، و من تباه شدم!» اتللو: «دور شو، بدکار! در مقابل چهره من به خاطر او اشک می‌ریزی؟» دزدمونا: «آه، سرورم! مرا از خویش بران، اما مکُش!» اتللو: «خاموش شو، بدکار!»
از این صحنه چه می‌فهمیم؟ اشتباه اتللو چه بود؟ اتللو ناراحتی و ترس را در چهره دزدمونا به درستی تشخیص داده بود. اشتباه او آن بود که فکر می‌کرد ناراحتی دزدمونا به خاطر مرگ کاسیو و ترس او، ترس همسر بدکاری است که خیانتش آشکار شده است. او دزدمونا را کشت بدون این‌که فکر کند حالات چهره او مربوط به حس ترس و ناراحتی زن بی‌گناهی است که می‌داند همسر بسیار حسودش می‌خواهد او را بکشد واو نمی‌تواند بی‌گناهی خود را ثابت کند.

پلکم دارد می‌خارد
در عقاید عامه، پیش‌بینی‌هایی هم در مورد اجزای صورت وجود دارد:
پیشانی بلند علامت اقبال و دولت است.
قوز روی دماغ خوش‌شانسی می‌آورد.
بینی که بخارد، به مهمانی خواهی رفت.
چشم که تیر بکشد، مهمان خواهد آمد.
سق (سقف دهان) اگر سیاه باشد، نفرین گیرا است.
کسی زبانش را گاز بگیرد، معلوم است جایی دارند غیبتش را می‌کنند.
پلک چشم چپ بپرد، نشانه خبر خوش است وپریدن پلک راست، نشانه غم و غصه.
مژه افتاده را اگر درست حدس بزنی که مال کدام چشم است، آرزویت برآورده می‌شود.

از کجا معلوم؟
جز چهره‌خوانی، علم‌ها یا به عبارت درست‌تر شبه علم‌های متعددی در ارتباط با چهره در طول تاریخ به وجود آمده، که امروزه (جز چهره‌خوانی) تمامشان از نظر علمی رد شده‌اند. با این حال وجود چنین تفکراتی نشان می‌دهد که به هرحال یک خط ارتباطی بین چهره و فرد، وجود دارد که این‌قدر همه به دنبال کشفش بوده‌اند.
جمجمه‌خوانی (Phrenology) نظریه‌ای است که می‌گوید شخصیت، امیال و احساسات افراد را می‌شود از روی شکل جمجمه آن‌ها تشخیص داد. بیشتر، پستی و بلندی‌های سر مورد توجه جمجمه‌خوان‌ها است. این افراد ادعا دارند که بزهکار بودن یا نبودن اشخاص را هم می‌توان از قرائن روی جمجمه ایشان دید. ایده جمجمه‌خوانی در سال ۱۸۰۰ پیدا شد و در قرن نوزدهم گاهی برای تحقیقات پلیسی هم از آن استفاده می‌شد.
پیشانی‌خوانی (Metoposcopy) دانش پی بردن به سیرت و درون آدم‌ها از روی خطوط پیشانی است. بیشتر با فالگیری ارتباط دارد تا علم، و در قرن شانزدهم خیلی طرفدار داشت.
حس‌خوانی (Pathognomy) به بررسی و مطالعه احساسات درونی و بازتاب‌ این احساسات در ظاهر فرد، مثلآ در حرف زدن یا حرکات بدن کار دارد. حس‌خوان‌ها سعی می‌کنند از روی حرکات و سکنات افراد به احساسات درونی آن لحظه فرد پی ببرند.
شخص‌شناسی (Personology) شکل نو علم چهره‌خوانی است که در اوایل قرن بیستم ارایه شد. پیسنهاددهندگان این روش مدعی بودند می‌شود بین شکل ظاهری چهره و بدن افراد و رفتار و منش آن‌ها ارتباط و پیوندی پیدا کرد.
منش‌شناسی (Characterology) از روش‌های تشخیص شخصیت است که در دهه ۱۹۲۰ ساخته شد. و ترکیبی است از روش‌های چهره‌شناسی، جمجمه‌خوانی و حس‌خوانی با دانش‌های نژادشناسی، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی.
pnu-club.com

     
ردنبند Harmo

شنبه 28 آبان 1390برچسب:, :: 23:2 ::  نويسنده : asemani
شنبه 28 آبان 1390برچسب:, :: 22:43 ::  نويسنده : asemani

مرد از راه می رسه
ناراحت و عبوس
زن:چی شده؟
مرد:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که زنش بی خیال شه و بره پی کارش)
زن حرف مرد رو باور نمی کنه: یه چیزیت هست.بگو!
مرد برای اینکه اثبات کنه راست می گه ….
لبخند می زنه
زن اما “می فهمه”مرد دروغ میگه: راستشو بگو یه چیزیت هست
تلفن زنگ می زنه
دوست زن پشت خطه
ازش می خواد حاضر شه تا با هم برن استخر. از صبح قرارشو گذاشتن
مرد در دلش خدا خدا می کنه که زن زودتر بره
زن خطاب به دوستش: متاسفم عزیزم.جدا متاسفم که بدقولی می کنم.شوهرم ناراحته و نمی تونم تنهاش بذارم!
مرد داغون می شه
“می خواست تنها باشه”

…………………………………………………………………….
مرد از راه می رسه
زن ناراحت و عبوسه
مرد:چی شده؟
زن:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که شوهرش برای فهمیدن مساله اصرار کنه و نازشو بکشه)
مرد حرف زن رو باور می کنه و می ره پی کارش
زن برای اینکه اثبات کنه دروغ می گه دو قطره اشک می ریزه
مرد اما باز هم “نمی فهمه”زن دروغ میگه.
تلفن زنگ می زنه
دوست مرد پشت خطه
ازش می خواد حاضر شه تا با هم برن استخر. از صبح قرارشو گذاشتن
(زن در دلش خدا خدا می کنه که مرد نره )
مرد خطاب به دوستش: الان راه می افتم!
زن داغون می شه
“نمی خواست تنها باشه”
…………………………………………………………………..
و این داستان سال های سال ادامه داشت و زن ومرد در کمال خوشبختی و تفاهم در کنار هم روزگار گذراندند…

شنبه 28 آبان 1390برچسب:, :: 16:14 ::  نويسنده : asemani


ویکتوریا بکهام و دخترش در کنار اوا لانگوریا به تماشای بازی دیوید بکهام در لیگ امریکا رفته بودند

http://www.seemorgh.com/uploads/article-0-0EA93EF000000578-477_634x380.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/article-2057427-0EA93F8000000578-723_634x392.jpg

http://www.seemorgh.com/uploads/article-0-0EA93F7800000578-351_634x431.jpg
 
http://www.seemorgh.com/uploads/article-0-0EA9402C00000578-244_306x361.jpg

شنبه 28 آبان 1390برچسب:, :: 16:10 ::  نويسنده : asemani

آخرین رده بندی زیباترین زنان جهان! (+عکس)

آخرین رده بندی زیباترین زنان جهان! (+عکس)
درجدیدترین نظر سنجی که از سوی مجله ونتی فایر (vanity fair) انجام شد، او توانست در این نظرسنجی 58٪ را کسب کند و با اختلاف بسیار زیادی از دیگران در رتبه اول قرار بگیرد...

درجدیدترین نظر سنجی که از سوی مجله ونتی فایر (vanity fair) انجام شد، آنجلینا جولی به عنوان زیباترین زن جهان انتخاب شد. او توانست در این نظرسنجی 58٪ آراء را کسب کند و با اختلاف بسیار زیادی از دیگران در رتبه اول قرار بگیرد.
 
 
دراین نظر سنجی ژیزل بوندچن که یک مدل برزیلی می‌باشد با 9٪ رتبه دوم را کسب کرد.
 
 
 هالی بری با 4٪ توانست رتبه  سوم را کسب کند.
 

اسکارلت یوهانسون، جنیفر کونلی، پنلوپه کروز و بار رافائلی که نامزد لئونارد دی کاپریو می‌باشد هرکدام با 3٪ آرا در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند.
این بار اولی نبود که آنجلینا توانسته بود این مقام را کسب کند. او همچنین چندی پیش به عنوان یکی از گرانترین بازیگران زن انتخاب شد.
 

پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:, :: 15:34 ::  نويسنده : asemani

یچ گاه  تنهایی و کتاب و قلم ، این سه روح و سه زندگی و سه دنیای مرا کسی از من نخواهد گرفت ... دیگر چه می خواهم ؟ آزادی چهارمین بود که به آن نرسیدم و آن را از من گرفتند

 

 

  

دکتر علی شریعتی  بزرگ مرد اندیشه

 

 

زندگینامه                                                               دکتر علی شریعتی در سال 1312 در روستای مزینان از حوالی شهرستان سبزوار متولد شد. اجداد او همه از عالمان دین بوده اند.... پدر پدر بزرگ علی، ملاقربانعلی، معروف به آخوند حکیم، مردی فیلسوف و فقیه بود که در مدارس قدیم بخارا و مشهد و سبزوار تحصیل کرده و از شاگردان برگزیده حکیم اسرار (حاج ملاهادی سبزواری) محسوب می شد. پدرش استاد محمد تقی شریعتی (موسس کانون حقایق اسلامی که هدف آن «تجدید حیات اسلام و مسلمین» بود) و مادرش زهرا امینی زنی روستایی متواضع و حساس بود. علی حساسیتهای لطیف انسانی و اقتدار روحی و صلاحیت عقیده اش را از مادرش به ودیعه گرفته بود.

 

 

 

علی به سال 1319 در سن هفت سالگی در دبستان ابن یمین، ثبت نام می کند، اما به دلیل بحرانی شدن اوضاع کشور ـ تبعید رضا شاه و اشغال کشور توسط متفقین ـ  خانواده اش را به ده می فرستد و پس از برقراری آرامش نسبی در مشهد علی و خانواده اش به مشهد باز می گردند. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در 16 سالگی سیکل اول دبیرستان (کلاس نهم نظام قدیم) را به پایان رساند و وارد دانشسرای مقدماتی شد. در سال 31، اولین بازداشت علی که در واقع نخستین رویارویی مستقیم وی با حکومت و طرفداری همه جانبه او از حکومت ملی بود، واقع  شد. در همین زمان یعنی 1331 وی که در سال آخر دانشسرا بود به پیشنهاد پدرش شروع به ترجمه کتاب ابوذر (نوشته عبدالحمید جوده السحار) می کند. در اواسط سال 1331 تحصیلات علی در دانشسرا تمام شد و پس از مدتی شروع به تدریس در مدرسه کاتب پور احمدآباد کرد. و همزمان به فعالیتهای سیاسیش ادامه داد. کتاب «مکتب واسطه» نیز در همین دوره نوشته شده است.

 

جهت تماس با فردایاد با ایمیل مدیریت مکاتبه فرمایید sepandegan@yahoo.com

 

با گرفتن دیپلم از دانش سرای مقدماتی، دکتر در اداره‌ی فرهنگ استخدام شد. ضمن کار، در دبستان کاتب‌پور در کلاس های شبانه به تحصیل ادامه داد و دیپلم کامل ادبی گرفت. در همان ایام در کنکور حقوق نیز شرکت کرد. دکتر به تحصیل در رشته فیزیک هم ابراز علاقه می‌کرد، اما مخالفت پدر، او را از پرداختن بدان بازداشت. دکتر در این مدت به نوشتن چهار جلد کتاب دوره ابتدایی پرداخت. این کتاب‌ها در سال ۳۵، توسط انتشارات و کتاب‌فروشی باستان مشهد منتشر و چند بار تجدید چاپ شد و تا چند سال در مقطع ابتدایی آن زمان تدریس ‌شد. در سال ۳۴، با باز شدن دانشگاه علوم و ادبیات‌‌انسانی در مشهد، دکتر و چند نفر از دوستانشان ‌برای ثبت نام در این دانشگاه اقدام کردند. ولی به دلیل شاغل بودن و کمبود جا تقاضای آنان رد شد. دکتر و دوستانشان همچنان به شرکت در این کلاس‌ها به صورت آزاد ادامه دادند. تا در آخر با ثبت نام آنان موافقت شد و توانستند در امتحانات آخر ترم شرکت کنند. در این دوران دکتر به جز تدریس در دانشگاه طبع شعر نوی خود را می‌آزمود. هفته‌ ای یک بار نیز در رادیو برنامه ادبی داشت و گه‌گاه مقالاتی نیز در روزنامه خراسان چاپ می‌کرد. در این دوران فعالیت‌های او همچنان در نهضت مقاومت ادامه داشت ولی شکل ایدئولوژیک به خود نگرفته بود.

 

 

 در سال 1334 پس از تاسیس دانشکده علوم و ادبیات انسانی مشهد وارد آن دانشکده شد. در دانشکده مسئول انجمن ادبی دانشجویان بود در همین سالهاست که آثاری از اخوان ثالث مانند کتاب ارغنون (1330) و کتاب زمستان (1335) و آخر شاهنامه (1328) به چاپ رسید و او را سخت تحت تاثیر قرار داد. در این زمان فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی شریعتی در نهضت (جمعیتی که پس از کودتای 28 مرداد توسط جمعی از ملیون خراسان ایجاد شده که علی شریعتی یکی از اعضا آن جمعیت بود). آشنایی او با خانم پوران شریعت رضوی در دانشکده ادبیات منجر به ازدواج آن دو در سال 1337 می گردد.

  

 

 

 

 و پس از چند ماه زندگی مشترک به علت موافقت با بورسیه تحصیلی او در اوایل خرداد ماه 1338 برای ادامه تحصیل راهی فرانسه می شود.

 

عطش دکتر به دانستن و ضرورت‌های تردید ناپذیری که وی برای هر‌ یک از شاخه‌های علوم انسانی قائل بود، وی را در انتخاب رشته مردد می‌کرد. ورود به فرانسه نه تنها این عطش را کم نکرد، بلکه بر آن افزود. ولی قبل از هر کاری باید جایی برای سکونت می‌یافت و زبان را به طور کامل می‌آموخت. به این ترتیب بعد از جست و جوی بسیار توانست اتاقی اجاره کند و در موسسه آموزش زبان فرانسه به خارجیان (آلیس) ثبت نام کند. پس روزها در آلیس زبان می‌خواند و شب‌ها در اتاقش مطالعه می کرد و از دیدار با فارسی‌زبانان نیز خودداری می نمود. با این وجود تحصیل او در آلیس دیری نپایید. زیرا وی نمی‌توانست خود را در چارچوب خاصی مقید کند، پس با یک کتاب فرانسه و یک دیکشنری فرانسه به فارسی به کنج اتاقش پناه می‌برد. وی کتاب «نیایش» نوشته الکسیس کارل را ترجمه می‌کرد.

فرانسه در آن سال‌ها کشور پرآشوبی بود. بحران الجزائر از سال‌ها قبل آغاز شده بود. دولت خواهان تسلط بر الجزائر بود و روشنفکران خواهان پایان بخشیدن به آن. این بحران به دیگر کشور‌ها نیز نفوذ کرده بود. دکتر در اروپا، به جمع جوانان نهضت آزادی پیوست و در فعالیت‌های سازمان‌های دانشجویی ایران در اروپا شرکت می‌کرد. در سال‌های ۴۰-۴۱ در کنگره‌ها حضور فعال داشت. دکتر در این دوران در روزنامه‌های ایران آزاد، اندیشه جبهه در امریکا و نامهء پارسی حضور فعال داشت. ولی به ‌تدریج با پیشه گرفتن سیاست صبر و انتظار از سوی رهبران جبهه، انتقادات دکتر از آنها شدت یافت و از آنان قطع امید کرد و از روزنامه استعفا داد. در سال ۴۱، دکتر با خواندن کتاب «دوزخیان روی زمین»، نوشته فرانس فانون با اندیشه های این‌نویسنده انقلابی آشنا شد و در چند سخنرانی برای دانشجویان از مقدمه آن که به قلم ژان‌پل ‌سارتر بود، استفاده کرد.

 

 

 در طول دوران نحصیل در اروپا علاوه بر نهضت آزادیبخش الجزایر با دیگر نهضتهای ملی افریقا و آسیا، آشنایی پیدا کرد و به دنبال افشای شهادت پاتریس لومومبا در 1961 تظاهرات وسیعی از سوی سیاهپوستان در مقابل سفارت بلژیک در پاریس سازمان یافته بود که منجر به حمله پلیس و دستگیری عده زیادی از جمله دکتر علی شریعتی شد. دولت فرانسه که با بررسی وضع سیاسی او، تصمیم به اخراج وی گرفت اما با حمایت قاضی سوسیالیست دادگاه، مجبور می شود اجرای حکم را معوق گذارد.

 

دکتر در آغاز تحصیلات، یعنی سال ۳۸، در دانشگاه سربن، بخش ادبیات و علوم انسانی ثبت نام کرد. وی به پیشنهاد دوستان و علاقه شخصی به قصد تحصیل در رشته جامعه شناسی به فرانسه رفت. ولی در آنجا متوجه شد که فقط در ادامه رشته قبلی‌اش می‌تواند دکتراییش بگیرد. پس بعد از مشورت با اساتید، موضوع رساله‌اش را کتاب‌ «تاریخ فضائل بلخ»، اثری مذهبی، نوشته صفی‌الدین قرار داد.

بعد از این ساعت‌ها روی رساله‌اش کار می‌کرد. دامنه مطالعاتش بسیار گسترده بود. در واقع مطالعاتش گسترده‌تر از سطح دکترایش بود. ولی کارهای تحقیقاتی رساله‌اش کار جنبی برایش محسوب می شد. درس‌ها و تحقیقات اصلی دکتر، بیشتر در دو مرکز علمی انجام می شد. یکی در کلژدوفرانس در زمینه جامعه ‌شناسی و دیگر در مرکز تتبعات عالی در زمینه جامعه شناسی مذهبی.

دکتر در سال (۱۹۶۳) از رساله خود در دانشگاه دفاع کرد و با درجه دکترای تاریخ فارق‌التحصیل شد. از این به بعد با دانشجویان در چای خانه‌ دیدار می‌کرد و با آنان در مورد مسائل بحث و گفتگو می‌کرد. معمولا جلسات سیاسی هم در این محل‌ها برگزار می‌شد. سال ۴۳ بعد از اتمام تحصیلات و قطع شدن منبع مالی از سوی دولت، دکتر علی‌رغم خواسته درونی و پیشنهادات دوستان از راه زمینی به ایران برگشت. وی با دانستن اوضاع سیاسی – فرهنگی ایران بعد از سال ۴۰ که به کسی چون او – با آن سابقه سیاسی – امکان تدریس در دانشگاه‌ها را نخواهند داد و نیز علی‌رغم اصرار دوستان هم فکرش مبنی بر تمدید اقامت در فرانسه یا آمریکا، برای تداوم جریان مبارزه در خارج از کشور، تصمیم گرفت که به ایران بازگردد. این بازگشت برای او، عمدتاً جهت کسب شناخت عینی از متن و اعماق جامعهء ایران و توده‌های مردم بود، همچنین استخراج و تصفیه منابع فرهنگی، جهت تجدید ساختمان مذهب

 

 

از بازگشت تا دانشگاه

 

دکتر در سال ۴۳ به همراه خانواده و سه فرزندش به ایران بازگشت و در مرز بازرگان توسط ماموران ساواک دستگیر شد.حکم دستگیری از سوی ساواک بود و متعلق به ۲ سال پیش، ولی چون دکتر سال ۴۱ از ایران از طریق مرز‌های هوایی خارج و به فرانسه رفته بود، حکم معلق مانده بود. پس اینک لازم‌الاجرا بود. پس بعد از بازداشت به زندان غزل‌قلعه در تهران منتقل شد. اوائل شهریور همان سال بعد از آزادی به مشهد برگشت. بعد از مدتی با درجه چهار آموزگاری دوباره به اداره فرهنگ بازگشت. تقاضایی هم برای دانشگاه تهران فرستاد. تا مدت ها تدریس کرد، تا بالاخره در سال ۴۴، بار دیگر، از طریق یک آگهی برای استادیاری رشته تاریخ در تهران درخواست داد. در سر راه تدریس او مشکلات و کارشکنی‌های بسیاری بود. ولی در آخر به دلیل نیاز مبرم دانشگاه به استاد تاریخ، استادیاری او مورد قبول واقع شد و او در دانشگاه مشهد شروع به کار کرد. سال‌های ۴۵-۴۸ سال‌های نسبتاً آرامی برای خانواده‌ی او بود. دکتر بود و کلاس‌های درسش و خانواده. تدریس در دانشکده‌ی ادبیات مشهد، نویسندگی و بقیه اوقات بودن با خانواده‌اش تمام کارهای او محسوب می‌شد.

 

 

 



دوران تدریس

 

ازسال ۴۵، دکتر به عنوان استادیار رشته تاریخ، در دانشکده مشهد، استخدام می‌شود. موضوعات اساسی تدریسش تاریخ ایران، تاریخ و تمدن اسلامی و تاریخ تمدن‌های غیر اسلامی بود. از همان آغاز، روش تدریسش، برخوردش با مقررات متداول دانشکده و رفتارش با دانشجویان، او را از دیگران متمایز می‌کرد. بر خلاف رسم عموم اساتید از گفتن جزوه ثابت و از پیش تنظیم شده پرهیز می‌کرد. دکتر، مطالب درسی خود را که قبلاً در ذهنش آماده کرده بود، بیان می‌کرد و شاگردانش سخنان او را ضبط می‌کردند. این نوارها به وسیله دانشجویان پیاده می‌شد و پس از تصحیح، به عنوان جزوه پخش می‌شد. از جمله، کتاب اسلام‌شناسی‌ مشهد و کتاب تاریخ‌تمدن از همین جزوات هستند.

اغلب کلاس های او با بحث و گفتگو شروع می‌شد. پیش می‌آمد دانشجویان بعد از شنیدن پاسخ‌های او بی‌اختیار دست می‌زدند. با دانشجویان بسیار مانوس، صمیمی و دوست بود. اگر وقتی پیدا می‌کرد با آنها در تریا چای می‌خورد و بحث می‌کرد. این بحث‌ها بیشتر بین دکتر و مخالفین‌ اندیشه‌های او در می‌گرفت. کلاس‌های او مملو از جمعیت بود. دانشجویان دیگر رشته‌ها درس خود را تعطیل می‌کردند و به کلاس او می‌آمدند. جمعیت کلاس آن قدر زیاد بود که صندلی‌ها کافی نبود و دانشجویان روی زمین و طاقچه‌های کلاس، می‌نشستند. در گردش‌های علمی و تفریحی دانشجویان شرکت می‌کرد. او با شوخی‌هایشان، مشکلات روحیشان و عشق‌های پنهان میان دانشجویان آشنا بود. سال ۴۷، کتاب «کویر» را چاپ کرد. حساسیت، دقت و عشقی که برای چاپ این کتاب به خرج داد، برای او، که در امور دیگر بی‌توجه و بی‌نظم بود، نشانگر اهمیت این کتاب برای او بود. (کویر نوشته‌های تنهایی اوست).

در فاصله سال های تدریسش، سخنرانی‌هایی در دانشگاهای دیگر ایراد می‌کرد، از قبیل دانشگاه آریا‌مهر (صنعتی‌شریف)، دانش سرای عالی سپاه، پلی‌تکنیک‌تهران و دانشکده نفت آبادان. مجموعه این فعالیت‌ها سبب شد که مسئولین دانشگاه درصدد برآیند تا ارتباط او را با دانشجویان قطع کنند و به کلاس‌های وی که در واقع به جلسات سیاسی-فرهنگی، بیشتر شباهت داشت، خاتمه دهند. پس دکتر، با موافقت مسئولین دانشگاه، به بخش تحقیقات وزارت علوم در تهران، منتقل شد. به دلائل اداری دکتر به عنوان مامور به تهران اعزام شد و موضوعی برای تحقیق به او داده شد، تا روی آن کار کند. به هر حال عمر کوتاه تدریس دانشگاهی دکتر، به این شکل به پایان می‌رسد

 

جهت تماس با فردایاد با ایمیل مدیریت مکاتبه فرمایید sepandegan@yahoo.com

 

حسینیه ارشاد

 


















 

این دوره از زندگی دکتر، بدون هیچ گفتگویی پربارترین و درعین حال پر دغدغه‌ترین دوران حیات اوست. او در این دوران، با سخنرانی‌ها و تدریس در دانشگاه، تحولی عظیم در جامعه به وجود آورد. این دوره از زندگی دکتر به دوران حسینیه ارشاد معروف است. حسینیه ارشاد در سال ۴۶، توسط عده‌‌ای از شخصیت‌های ملی و مذهبی، بنیان گذاشته شده بود. هدف ارشاد طبق اساسنامه‌ی آن عبارت بود از تحقیق، تبلیغ و تعلیم مبانی اسلام.

از بدو تاسیس حسینیه ارشاد در تهران، از شخصیت‌هایی چون آیت‌لله مطهری دعوت می‌شد تا با آنان همکاری کنند. بعد از مدتی از طریق استاد شریعتی (پدر دکتر) که با ارشاد همکاری داشت، از دکتر دعوت شد تا با آنان همکاری داشته باشد. در سال‌های اول همکاری دکتر با ارشاد، به علت اشتغال در دانشکده ادبیات مشهد، ایراد سخنرانی‌های او مشروط به اجازه دانشکده بود، برای همین بیشتر سخنرانی‌ها در شب‌جمعه انجام می‌شد، تا دکتر بتواند روز شنبه سر کلاس درس حاضر باشد. پس از چندی همفکر نبودن دکتر و بعضی از مبلغین، باعث بروز اختلافات جدی میان مبلغین و مسئولین ارشاد شد. در اوائل سال ۴۸، این اختلافات علنی شد و از هیئت امنا خواسته شد که دکتر دیگر در ارشاد سخنرانی نکند. اما بعد از تشکیل جلسات و و نشست‌هایی، دکتر باز هم در حسینیه سخنرانی کرد. هدف دکتر از همکاری با ارشاد، تلاش برای پیش برد اهداف اسلامی بود. سخنرانی‌های او، خود گواهی آشکار بر این نکته است. در سخنرانی‌ها، مدیریت سیاسی کشور به شیوه‌ای سمبلیک مورد تردید قرار می‌گرفت. در اواخر سال ۴۸، حسینیه ارشاد، کاروان حجی به مکه اعزام می‌کند تا در پوشش اعزام این کاروان به مکه، با دانشجویان مبارز مقیم در اروپا، ارتباط برقرار کنند.

دکتر با وجود ممنوع‌الخروج بودن، با تلاش‌های بسیار، با کاروان همراه می شود. تا سال ۵۰دکتر همراه با کاروان حسینیه، سه سفر به مکه رفت که نتیجه آن مجموعه سخنرانی‌های میعاد با ابراهیم و مجموعه سخنرانی‌ها تحت عنوان حج در مکه بود، که بعدها به عنوان کتابی مستقل منتشر شد. پس از بازگشت از آخرین سفر در راه برگشت به مصر رفت، که این سفر ره‌آورد زیادی داشت، از جمله کتاب آری این چنین بود برادر.



عزت الله سحابی (نفر دوم از سمت چپ) طاهر احمدزاده (نفر سوم) مشهد  1335                                                                     


در سال‌های ۴۹-۵۰، دکتر بسیار پر کار بود. او می‌کوشید، ارشاد را از یک موسسه مذهبی به یک دانشگاه تبدیل کند. از سال ۵۰، شب و روزش را وقف این کار می‌کند، در حالی که در این ایام در وزارت علوم هم مشغول بود. به مرور زمان، حضور دکتر در ارشاد، باعث رفتن برخی از اعضا شد، که باعث به وجود آمدن جوی یک‌دست‌تر و هم‌فکر‌تر شد. با رفتن این افراد، پیشنهاد‌های جدید دکتر، قابل اجرا شد. دانشجویان دختر و پسر، مذهبی و غیر مذهبی و از هر تیپی در کلاس‌های دکتر شرکت می‌کردند. در ارشاد، کمیته‌یی مسئول ساماندهی جلسات و سخنرانی‌ها شد. به دکتر امکان داده شد که به کمیته‌های نقاشی و تحقیقات نیز بپردازد. انتقادات پیرامون مقالات دکتر و استفاده از متون اهل تسنن در تدوین تاریخ ‌اسلام و همچنین حضور زنان در جلسات، گذاشتن جلسات درسی برای دانشجویان دختر و مبلمان سالن و از این قبیل مسائل بود. این انتقادات از سویی و تهدیدهای ساواک از سوی دیگر هر روز او را بی‌حوصله تر می‌کرد و رنجش می‌داد. دیگر حوصله معاشرت با کسی را نداشت. در این زمان به غیر از درگیری‌های فکری، درگیری‌های شغلی هم داشت. عملاً حکم تدریس او در دانشکده لغو شده بود و او کارمند وزارت علوم محسوب می‌شد. وزارت علوم هم، یک کار مشخص تحقیقاتی به او داده بود تا در خانه انجام دهد. از اواخر سال۵۰ تا۵۱، کار ارشاد سرعت غریبی پیدا کرده بود. دکتر در این دوران به فعال شدن بخش‌های هنری حساسیت خاصی نشان می‌داد. دانشجویان هنر دوست را تشویق می‌کرد تا نمایشنامه ابوذر را که در دانشکده مشهد اجرا شده بود، بار دیگر اجرا کنند. بالاخره نمایش ابوذر در سال ۵۱، درست یکی دوماه قبل از تعطیلی حسینیه، در زیر زمین ارشاد برگزار شد. این نمایش باعث ترس ساواک شد، تا حدی که در زمان اجرای نمایش بعد به نام «سربداران» در ارشاد، حسینیه برای همیشه بسته و تعطیل شد، درست در تاریخ۱۳۵۱/۸/۱۹

 
 

روایت شریعتی از بستن حسینیه ارشاد

 

کار من تمام شد

 

پس از تعطیل کردن حسینیه توسط ساواک و متوقف شدن همه برنامه هایی که شریعتی برای حال و آینده این موسسه تدارک دیده بود، او نامه یی به همسرش خانم دکتر پوران شریعت رضوی که با فرزندان در مشهد زندگی می کرد، نوشت و احساس خود را از این واقعه بیان کرد. پیداست در این نامه که جنبه خصوصی و شخصی داشته وی احساس واقعی خود را بیان کرده است؛

 

پوران عزیزم،

 

بالاخره شد آنچه که می باید می شد، ولی هیچ فکر نمی کردم به این دیری و به این خوبی، خدا را می بینم، حس می کنم، به روشنی و صراحتی که حضور خودم را و گرمی و نور خورشید را و روشنی برق ناگهانی در ظلمت غلیظ و عام شب را و سوزش آتش را و عطر گل را و عشق را و… خدا را، خود خدا را… دست هایش را به روی شانه ام لمس می کنمش که، به نشانه حمایت و لطف گذاشته است و در برابر این همه دشمنی ها و خطر ها و زشتی ها و خیانت ها و دروغ ها و پستی ها و بی رحمی ها و بی شرمی های… طلا و تیغ و تسبیح و همسازی همیشگی استبداد و استحمار. پوران نمی دانی که چه کرده است، نمی بینی که چه کرد؟ چه می کند؟ در زیر باران رحمتش تنها ایستاده ام و از شدت نمی توانم نفس برآورم، عجیب این خدا مهربان است و فهمیده و بازیگر، می بینم که جبر عقیده و حق پرستی مرا در برابر قوی ترین جبهه های خطرناک قرار داده است و با همه درافتاده ام و در عین حال هیچ سلاحی در دست و هیچ سرمایه یی و پایگاهی و صنفی و قدرتی در اختیار ندارم و با این همه نابرابری، موفقیت مطلق با من بوده است، البته خدا هم معجزه می کند، با وسیله و سبب می کند، وسیله کوبیدن این دشمنان قوی و همدست چه بوده است؟ در یک کلمه، خود همین دشمنان قوی و همدست، خود همین غرور و قدرتمندی و رسوایی.

 

همدستی شان، تنها وسایل و امکاناتی بوده است که خدا به من ارزانی داشته است. این چیره دستان در حمله ناگهانی و بی رحمانه و هوشیارانه و همدستانه و با سازو برگ شان، به من بی دست و پای بی هوش و حواس و تنبل و تنهای بی عرضه یی که از عهده سرپرستی زن و بچه اش عاجز است، شکست بخورند و رسوا شوند، خوشبختانه همه چیز روشن شد و همه کس نیز شدند، هم روشنفکر، هم بازاری، هم دولت و هم روحانیت، یک نقطه سوال، یک کلمه ابهام بر جای نماند. از طرفی راه هم باز شد و این آبی که در چاه مانده بود، در زیر زمین انبار شده بود، در یک استخر، در سرچشمه شده بود، جاری شد، کار تمام شد، کار من تمام شد…

 

 

 

 

 مجموعه این فعالیتها مسئولین دانشگاه را بر آن داشت که  ارتباط او با دانشجویان را قطع کنند و به کلاسهای وی که در واقع به جلسات سیاسی ـ فرهنگی بیشتر شباهت داشت، خاتمه دهند. در پی این کشمکشها و دستور شفاهی ساواک به دانشگاه مشهد کلاسهای درس او، از مهرماه 1350، رسماً تعطیل شد

 

 آخرین زندان

 


از آبان ماه ۵۱ تا تیر ماه ۵۲، دکتر به زندگی مخفی روی آورد. ساواک به دنبال او بود. از تعطیلی به بعد، متن سخنرانی‌های دکتر با اسم مستعار به چاپ می‌رسید. در تیر ماه ۵۲، دکتر در نیمه شب به خانه‌اش مراجعه کرد. بعد از جمع‌آوری لوازم شخصیش و وداع با خانواده و چهار فرزندش دو روز بعد به شهربانی مراجعه کرد و خودش را معرفی کرد. بعد از آن روز به مدت ۱۸ ماه به انفرادی رفت. شکنجه‌های او بیشتر روانی بود تا جسمی. در اوائل ملاقات در اتاقی خصوصی انجام می‌شد و بیشتر مواقع فردی ناظر بر این ملاقات ها بود. دکتر اجازه استفاده از سیگار را داشت ولی کتاب نه!! بعد از مدتی هم حکم بازنشستگی از وزارت فرهنگ به دستش رسید. در تمام مدت ساواک سعی می‌کرد دکتر را جلوی دوربین بیاورد و با او مصاحبه کند. ولی موفق نشد. دکتر در این مدت بسیار صبور بود و از صلابت و سلامت جسم نیز بر‌خوردار. او با نیروی ایمان بالایی که داشت، توانست روزهای سخت را در آن سلول تنگ و تاریک تحمل کند. در این مدت خیلی از چهره های جهانی خواستار آزادی دکتر از زندان شدند. به هر حال دکتر بعد از ۱۸ ماه انفرادی در شب عید سال۵۴، به خانه برگشت و عید را در کنار خانواده جشن گرفت. بعد از آزادی یک سره تحت کنترل و نظارت ساواک بود. در واقع در پایان سال ۵۳، که آزادی دکتر در آن رخ داد، پایان مهم ترین فصل زندگی اجتماعی-سیاسی وی و آغاز فصلی نو در زندگی او بود. در تهران دکتر مکرر به سازمان امنیت احضار می‌شد، یا به در منزل اومی‌رفتند و با به هم زدن آرامش زندگیش قصد گرفتن همکاری از او را داشتند. با این همه، او به کار فکری خود ادامه می‌داد. به طور کلی، مطالبی برای نشریات دانشجویی خارج از کشور می‌نوشت. در همان دوران بود که کتاب‌هایی برای کودکان نظیر کدو ‌تنبل، نوشت.

در دوران خانه‌نشینی (دو سال آخر زندگی) فرصت یافت تا بیشتر به فرزندانش برسد. در اواخر، بر شرکت فرزندانش در جلسات تاکید می‌کرد. بر روی فراگیری زبان خارجی اصرار زیادی می‌ورزید. در سال۵۵، با هم فکری دوستانش قرار شد، فرزند بزرگش، احسان، را برای ادامه تحصیل به اروپا بفرستد. بعد از رفتن فرزندش، خود نیز بر آن شد که نزد او برود و در آنجا به فعالیت‌ها ادامه دهد. راه‌های زیادی برای خروج دکتر از مرزها وجود داشت. تدریس در دانشگاه الجزایر، خروج مخفی و گذرنامه با اسم مستعار و …

بعد از مدتی با کوشش فراوان، همسرش با ضمانت نامه توانست پاسپورت را بگیرد. در شناسنامه اسم دکتر، علی مزینانی بود، در حالی که تمام مدارک موجود در ساواک به نام علی شریعتی یا علی شریعتی مزینانی ثبت شده بود. چند روز بعد برای بلژیک بلیط گرفت. چون کشوری بود که نیاز به ویزا نداشت. از خانواده خداحافظی کرد و قرار به ملاقت دوباره آنها در لندن شد. در روز حرکت بسیار نگران بود. سر را به زیر می‌انداخت تا کسی او را نشناسد. اگر کسی او را می‌شناخت، مانع خروج او می‌شدند. و به هر ترتیبی بود از کشور خارج شد. دکتر نامه‌ای به احسان از بلژیک نوشت و برنامه سفرش را به او در اطلاع داد و خواست پیرامون اخذ ویزا ازامریکا تحقیق کند.

ساواک در تهران از طریق نامه‌یی که دکتر برای پدرش فرستاده بود، متوجه خروج او از کشور شده بود و دنبال رد او بود. دکتر بعد از مدتی به لندن، نزد یکی از اقوام همسرش رفت و در خانه او اقامت کرد. بدین ترتیب کسی از اقامت دو‌هفته‌یی او در لندن با خبر نشد. پس از یک هفته، دکتر تصمیم گرفت با ماشینی که خریده بود از طریق دریا به فرانسه برود. در فرانسه به دلیل جواب‌های گنگ و نامفهوم دکتر، که می خواست محل اقامتش لو نرود، اداره مهاجرت به او مشکوک می‌شود. ولی به دلیل اصرار‌های دکتر حرف او را مبنی بر اقامت در لندن در نزد یکی از اقوام قبول می‌کند. این خطر هم رد می‌شود. بعد از این ماجرا، دکتر در روز ۲۸ خرداد، متوجه می‌شود که از خروج همسرش و فرزند کوچکش در ایران جلوگیری شده. بسیار خسته و ناباورانه به فرودگاه لندن می‌رود و دو فرزند دیگرش، سوسن و سارا را به خانه می‌آورد. دکتر در آن شب اعتراف می‌کند که جلوگیری از خروج پوران و دخترش مونا می‌تواند او را به وطن بازگرداند، او می گوید که فصلی نو در زندگیش آغاز شده است. در آن شب، دکتر به گفته دخترانش بسیار ناآرام بود و عصبی … شب را همه در خانه می‌گذرانند و فردا صبح زمانی که نسرین، خواهر علی فکوهی، مهماندار دکتر، برای باز کردن در خانه به طبقه پایین می‌آید، با جسد به پشت افتاده دکتر در آستانه در اتاقش رو‌‌به‌رو می‌شود. بینی‌اش به نحوی غیر عادی سیاه شده بود و نبضش از کار افتاده بود. چند ساعت بعد، از سفارت با فکوهی تماس می‌گیرند و خواستار جسد می‌شوند، در حالی که هنوز هیچ کس از مرگ دکتر با خبر نشده بود.

پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، بدون انجام کالبد شکافی و علت مرگ را ظاهراً انسداد شرائین و نرسیدن خون به قلب اعلام کردند. و بالاخره در کنار مزار حضرت زینب آرام گرفت!…

 

 وصیت نامه دکتر علی شریعتی
 وصیت دکتر شریعتی به محمد رضا حکیمی

 

سال شمار زندگی دکتر شریعتی :

 

۱۳۱۲

♦ تولد ۳ آذر ماه

 

۱۳۱۹

♦ ورود به دبستان «ابن یمین»

 

۱۳۲۵

♦ ورود به دبیرستان «فردوسی مشهد»

 

۱۳۲۷

♦ عضویت در کانون نشر حقایق اسلامی

 

۱۳۲۹

♦ ورود به دانش سرای مقدماتی مشهد

 

۱۳۳۱

♦ اشتغال در اداره ی فرهنگ به عنوان آموزگار

♦ شرکت در تظاهرات خیابانی علیه حکومت موقت قوام السلطنه ‌و دستگیری کوتاه

♦ اتمام دوره دانش سرا. بنیانگذاری ‌انجمن اسلامی دانش آموزان

&nb

پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:, :: 15:27 ::  نويسنده : asemani


مرا کسی نساخت،
خدا ساخت،
نه آنچنان که کسی می خواست که من کسی نداشتم.
کسم خدا بود، کس بی کسان.
در باغ بی برگی زادم
و در ثروت فقر غنی گشتم
و از چشمه ایمان سیراب شدم
و در هوای دوست داشتن دم زدم
و در آرزوی آزادی سر برداشتم
و در بالای غرور قد کشیدم
و از دانش طعامم دادند
و از شعر شرابم نوشاندند
و از مهر نوازشم کردند تا :
حقیقت دینم شد و راه رفتنم ،
خیر حیاتم شد و کار ماندنم ،
زیبایی عشقم شد و بهانه زیستنم

پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:, :: 14:40 ::  نويسنده : asemani

سلام دوستان عزیزم من سعی می کنم اینجا مطالب جالب بزارم .خودم مطالب تاریخی فرهنگی علمی رودوست دارم .ولی خواهش می کنم نظر بدید تا یه وبلاگ بهتر داشنه باشیم دوستتون دارم.

 

پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:, :: 14:31 ::  نويسنده : asemani

متولدین فروردین (بره): در این هفته بر اثر موضوعی، برای انتخاب و یا اقدامی دچار تردید و دودلی خواهید شد. برای رسیدن به یک مقصد عجول نباشید. در اواخر هفته در نتیجه رسیدن خبری بعضی تردیدهای شما از میان خواهد رفت، به زودی تغییر و تحولی در امور روزانه تان پیش خواهد آمد.در مورد یک دلخوری پیش آمده، بهتر است دنباله قضیه مربوط به آن را نگیرید و آن را فراموش کنید.، چون هر چه بیشتر بخواهید توجیه اش کنید، مبهم تر و پیچیده تر خواهد شد...

 

متولدین فروردین (بره): در این هفته بر اثر موضوعی، برای انتخاب و یا اقدامی دچار تردید و دودلی خواهید شد. برای رسیدن به یک مقصد عجول نباشید. در اواخر هفته در نتیجه رسیدن خبری بعضی تردیدهای شما از میان خواهد رفت، به زودی تغییر و تحولی در امور روزانه تان پیش خواهد آمد.در مورد یک دلخوری پیش آمده، بهتر است دنباله قضیه مربوط به آن را نگیرید و آن را فراموش کنید.، چون هر چه بیشتر بخواهید توجیه اش کنید، مبهم تر و پیچیده تر خواهد شد...


متولدین اردیبهشت (گاو): در این هفته سعی کنید مقصود و منظورتان را به طور شفاف بیان کنید، تا بعضی ها را دچار سوء تفاهم نکند و از این بابت مشکلاتی برای شما پیش نیاید. برای انجام کاری و یا معامله ای پول لازم به دست شما خواهد رسید. مسافرتی کوتاه مدت در پیش دارید. سعی کنید برای تمدد اعصاب از اوقات فراغت خود به خوبی استفاده کنید و فکر و ذهنتان را از افکار تیره و نومید کننده به دور نگه دارید.
 

متولدین خرداد (دوقلوها): یکی از آرزوها و یاخواسته هایتان در این هفته صورت تحقق به خود گرفته و یا در شرف انجام قرار میگیرد. نگرانی ها را از خود دور کنید و مصمم باشید. از قدیم گفته اند در کار خیر حاجت به استخاره نیست. همین روزها واقعیتی برایتان روشن میشود و بعضی فکرهای تیره و تار از سرتان خارج خواهد شد. این روزها خود را خسته و فرسوده احساس می کنید. احساستان درست است و برای چاره بهتر است کمی به خود مرخصی بدهید، هم مرخصی جسمی و هم روحی.

 متولدین تیر (خرچنگ): حتمأ خودتان هم پی برده اید که برخی از مشکلاتتان مربوط است به کم رویی تان و ملاحظه کردن دیگران،گاهی لازم است که آدم رودربایستی ها را کنار بگذارد و حرف دلش را صاف و صریح به طرف مقابل بگوید. البته حرف های منطقی که در آن اما و اگر و شاید نباشد. سعی کنید حس حسادت را که به تازگی در وجودتان سربرآورده از خود دور کنید، چون جز رنج دادن خود هیچ نتیجه ای از آن نخواهید گرفت.برنامه ای که در سر دارید به اجرا در می آید.


 
متولدین مرداد (شیر): یک موضوع عاطفی با موانعی برمی خورد و برای مدتی متوقف و شما را دل نگران خواهد کرد. در این هفته از دعوت به گفتگو و مشاوره سرباز نزنید و سعی کنید که در این گونه جلسات شرکت کنید تا دیگران هم نقطه نظرهای شما را بشنوند و مطمئن باشید ضرر نخواهید کرد. یک فرصت خوب و یک شانس کمیاب بر سر راه دارید. برای پیشبرد یک امر اجتماعی خود را از کمک های فکری و یا عملی دیگران بی نیاز ندانید. بهتر است کمی از خودخواهی های خود بکاهید.
متولدین شهریور (سنبله): اگر بنشینید و کلاهتان را به قول معروف قاضی کنید، خواهید دید که برخی از مشکلاتتان ناشی از این بوده که به توصیه ها و حرف های مشفقانه نزدیکان خود بی توجه بوده اید. پس بهتر است کمی هم از خود نرمش و انعطاف نشان دهید. یک اتفاق خوب و امیدوارکننده بر سر راه دارید.از یک رقابت و یا آزمون موفق بیرون خواهید آمد. به زودی طرف مورد نظر متوجه حسن نیت و صداقت شما خواهد شد.

متولدین مهر (ترازو): در این هفته از تصمیمی که گرفته بودید و یا کاری را که شروع کرده بودید، پشیمان خواهید شد. از یکی که از او انتظاری نداشتید خدماتی در حد فداکاری خواهید دید. آنچه را که در جستجوی آن بودید، پیدا می کنید. یک مسافرت کوتاه مدت اما بسیار مفید خواهد داشت. سعی کنید به افکارتان نظم و ترتیبی بدهید و از پریشان شدن آن جلوگیری به عمل آورید تا بتوانید برای آینده تصمیم درستی بگیرید.

متولدین آبان (عقرب): به زودی موجباتی فراهم می آید که بر اثر آن خواهید توانست یکی از خواسته های قدیمی خود را برآورده کنید.بیهوده خود را از جمع دوستان و یا جمع خانوادگی کنار نکشید و آن را نوعی آسودگی خاطر نپندارید، چون در صورت استمرار انزواطلبی بر روحیه و اخلاق شما لطمه وارد می آید. سعی کنید در کارهای اجتماعی و خانوادگی مشارکت داشته باشید ، یک اختلاف مالی بر رابطه شما با یکی از نزدیکان اثر منفی می گذارد.

متولدین آذر (کمان): با نشان دادن حسن نیت خود، می توانید بر بعضی سوء تفاهم های خانوادگی پایان دهید. برای آنچه که از دست داده اید، غم وغصه به دلتان راه ندهید و خود و یا دیگران را مورد سرزنش قرار ندهید، چون خیلی زود این عارضه جبران خواهد شد. در این هفته نسبت به دوستی و صمیمیت یکی از اطرافیان دچار شک و تردید خواهید شد. نسبت به انجام برنامه ای که در خیال دارید، نگرانی و تردید به خود راه ندهید و به توانایی های خود مطمئن باشید.

متولدین دی (بز): سعی کنید احساسات واقعی خود را پنهان و یا مغشوش جلوه ندهید، مطمئن باشید حرف دل حتما به دل طرف مقابل می نشیند.ماسک به چهره زدن و نقش بازی کردن چه در رفتار و چه در گفتار خیلی زود رو می شود و ماهیت خود را نشان می دهد. به زودی با اتفاقی احساس خواهید کرد فصل تازه ای در زندگی تان باز شده است.با کمک شما یکی از بلاتکلیفی بیرون می آید، پس بهتر است او را چشم انتظار نگذارید.

متولدین بهمن (ظرف آب): این روزها بهتر است خود را به دست امواج احساسات بسپارید و منطقی و معقول فکر کنید و تصمیم بگیرید. برای انجام یک معامله مهم فرصت های خوبی به دست می آورید. یک مشکل و یا یک مانع بر سر راه برنامه مورد علاقه تان پیش می آید، اما اگر کمی تدبیر کنید می توانید از کنار این مانع بگذرید. این روزها همچنین باید به فکر سلامتی خود باشید و بعضی دردها و کسالت ها را دست کم نگیرید.
متولدین اسفند (ماهی):اگر کمی به خود و امکانات و توانایی های خود بیندیشید خواهید دید که مثل خیلی های دیگر هستید، پس انتظارهای شما از زندگی نیز باید در همان حدی باشد که دیگران از زندگی دارند. اگر کمی از توقعات و زیاده طلبی ها کم کنید و به آنچه که دارید قانع باشید بخش قابل ملاحظه ای از ناراحتی های شما کاسته میشود. به عبارتی دیگر زندگی را برای خود و اطرافیان خود آسان بگیرید.آن وقت راحت تر خواهید بود. از یک نوآشنا پیشنهادی تازه و مفید خواهید شنید. هدیه هایی در راه دارید

پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:, :: 14:13 ::  نويسنده : asemani

آرتیستونه یا آرتیستون یکی از دختران کوروش بزرگ و از همسران داریوش بزرگ و خواهر کوچک (تنی یا ناتنی) آتوسا. او محبوب‌ترین همسر داریوش و مادر ارشام و گبریاس بوده است بطوریکه به فرمان داریوش تندیسی زرین از او ساخته شده بود. پسران آرتیستونه از فرماندهان خشایارشاه بودند. او همراه با آتوسا، [۱] [۲]

ریشه یابی اسم [ویرایش]

آرتیستون (Artystone)یا Artistun، اسم شخص زنانهٔ پارسی، تنها به شکل یونانی Artystōnē ارتیستونه و شکل ایلامی Ir-da-iš-du-na و Ir-taš-du-na گواهی شده است. این گونه‌های غیرایرانی، منعکس کنندهٔ نام پارسی باستان Rtastūnā* "ستون ارته (= راستی خدای‌وار شده و یا راستی و درستی)" هستند.

پيوندها
  • اینجاهمه چیز درهمه
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ارتیستون و آدرس رکسونا.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 133
بازدید کل : 32107
تعداد مطالب : 43
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1